روح‌الله رشیدی، گردآورنده كتاب «برخیزید» از مجموعه كتاب‌های دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب درباره سرودها و ترانه‌های انقلاب اسلامی گفت: انقلاب به آهنگساز پارتیزانی نیاز داشت و آقای شاهنگیان این ویژگی را داشت.

انقلاب به آهنگساز پارتیزانی نیاز داشت/ با سرودهای شاهنگیان زندگی كردم
روح‌الله رشیدی، گردآورنده كتاب «برخیزید» از مجموعه كتاب‌های دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب درباره سرودها و ترانه‌های انقلاب اسلامی گفت: انقلاب به آهنگساز پارتیزانی نیاز داشت و آقای شاهنگیان این ویژگی را داشت.
انقلاب به آهنگساز پارتیزانی نیاز داشت/ با سرودهای شاهنگیان زندگی كردم
به گزارش رادیو آوا از خبرگزاری فارس، «سیدحمید شاهنگیان» از آهنگسازان و مدیران تأثیرگذار حوزه موسیقی است. شاهنگیان از جمله هنرمندانی بود كه در واقعه خونین 17شهریور 1357 حضور داشت و از همان زمان، معتقد بود كه نباید اجازه داد كه این اتفاق مهم تاریخی از سوی رژیم پهلوی به فراموشی سپرده شود. با همین انگیزه بود كه به تنهایی و در خفقان آن دوران، سرود 17شهریور را به یاد شهدای این واقعه تولید كرد.

به همین ترتیب، او تنظیم و آهنگسازی بسیاری از سرودهای انقلابی نظیر «برخیزید ای شهیدان راه خدا»، «خمینی ای امام» و... را نیز برعهده داشته است. پس از انقلاب نیز تا سال 1360 از سوی رییس وقت سازمان صداوسیما، مسئولیت امور موسیقی این نهاد را به عهده گرفت و در شرایط ویژه آن دوران، شاهد چالش‌های زیادی در این عرصه بود. فضایی كه خاطراتی مهم و شنیدنی دارد كه بخش‌هایی از آن، در كتاب 208صفحه‌ای «برخیزید» روایت شده است. در این راستا گفت‌وگویی با روح‌الله رشیدی، محقق و گردآوردنده این كتاب مهیا شده كه در ادامه می‌خوانید.



* از همین كتاب « برخیزید» شروع كنیم. از آغاز تالیف اثر، كتاب به شما پیشنهاد شد؟

در پروژه تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی كه سرودها و ترانه‌های انقلاب، از موضوعات اصلی آن است، یكی از شخصیت‌های اصلی و تأثیرگذار در جریان تولید آثار موسیقی انقلاب، آقای سیدحمید شاهنگیان هستند. آقای شاهنگیان را با سرود «خمینی ای امام» و «برخیزید» در دوره انقلاب اسلامی می‌شناسیم و البته عده زیادی هنوز نام صاحب این آثار را نمی‌دانند. اگر می‌خواستیم پنج نفر را در تاریخ هنر انقلاب و موسیقی نام ببریم كه باید خاطراتشان ثبت شود، یكی از آنها آقای شاهنگیان است. مصاحبه‌های پروژه را آقایان قاضی و كربلایی انجام دادند و در سال 94، تنظیم كتاب به بنده پیشنهاد شد. بنده به آقای شاهنگیان علاقه و آشنایی دورادوری با ایشان داشتم و همان‌طور كه در مقدمه كتاب هم آورده‌ام، اواخر دهه 70 مستندی از آقای اسماعیل براری درباره سرودهای انقلابی دیدم كه در آن، آقای شاهنگیان به اماكنی كه سرودها را در آنجا تولید كرده بود، می‌رفت و ماجرای تولید سرودهایی مانند سرود «خمینی ای امام» را توضیح می‌داد. از همان موقع حس بسیار مثبت و خوشایندی به ایشان داشتم و پس از آن هم با سرودهای دیگر ایشان مانند سرود «نصر من الله» ، «برخیزیم» ، «در هوای آزادی» و سرود «17 شهریور» كه در فضای پلیسی قبل انقلاب ساخته شده بود و بارها شنیدیم، زندگی كرده بودم. به همین خاطر، همواره در این اندیشه بودم كه بتوانم كاری برای ایشان انجام دهم و یكی از حسرت‌های زندگی‌ام این بود كه ایشان را از نزدیك ندیده‌ام تا اینكه این كار به بنده پیشنهاد شد و كتاب «برخیزید» حاصل این كار است و درباره یكی از شاخص‌ترین موزیسین‌های انقلاب اسلامی است كه بار عمده تولید موسیقی در سال‌های ملتهب انقلاب اسلامی بر دوش ایشان بود.

*اگر موافقید، درباره آقای شاهنگیان و سیر فعالیت‌های ایشان هم صحبت كنیم.

ایشان، همان‌طور كه در خاطرات‌شان هم اشاره كرده‌اند موسیقی‌دان به معنی دقیق كلمه نبوده‌ و تحصیلات موسیقی نداشته‌اند. در یك خانواده كاملاً مذهبی با گرایشات بسیار عمیق دینی و وضعیت اقتصادی خوب، پرورش یافته‌اند و برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد به امریكا می‌رود و حتی امكان ادامه تحصیل در مقطع دكترا را هم داشته است. مادر آقای شاهنگیان، در تربیت سیاسی ایشان ، نقش به‌سزایی داشته‌اند و به واسطه برادر خود كه دانشجوی دانشگاه شریف بوده و فعالیت‌های سیاسی داشته، در جریان مسائل انقلاب اسلامی ایران قرار می‌گرفته است و می‌توان گفت از نظر سیاسی فرد آگاهی بوده است. آغاز فعالیت‌های ایشان از امریكا و آشنایی با فعالیتهای سیاسی نیروهای مرتبط با انقلاب اسلامی در امریكا است و استعداد شعر و آهنگ‌سازی ایشان برای اولین بار در همان جا نمایان می‌شود و با اینكه تحصیلات موسیقی نداشته وكلاسی هم در این زمینه شركت نكرده‌اند، كارهایی را به همراه اعضای انجمن اسلامی دانشجویان مقیم امریكا انجام داده‌ اما خیلی درگیر مسائل سیاسی نبوده و هدفش، بنا به گفته خودش، تحصیل بوده‌ است و نقطه عطف فعالیت‌های ایشان، تصمیم برای برگشتن به ایران در اواخر حضور در امریكا و اوایل سال 57 است. با دیدن فضای سیاسی كشور، حضور خانوادگی ایرانیان در تظاهرات و موج انقلابی كه همه جا را فراگرفته بود، در ایران می‌ماند تا كاری برای انقلاب اسلامی انجام دهد.

فعالیت‌های زیرزمینی برای انقلاب اسلامی را شروع میكند و اولین سرود او، سرود «17 شهریور» است كه به تنهایی، آن را انجام می‌دهد و سپس سرودهای «سرباز» و «13 آبان» و در دی 57، سرودهای «خمینی ای امام » و «برخیزید» را می‌سراید و اجرا می‌كند.



بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مدتی در سپاه و از مسئولین و هسته اولیه بنیان‌گذاران سپاه بوده و بعد از مدتی وارد واحد موسیقی و سرود صداوسیما می‌شود و اولین مسئولیت را به عنوان ریاست این واحد به عهده می‌گیرد. با اینكه موسیقی وضعیت مناسبی نداشت، اما تجربه‌های خوبی دراین حوزه به دست می‌آورد و در این مدت، خدماتی داشته و تحلیل‌های خوبی هم از آن دوره دارد. پس از آن، پنج سال مدیرعامل هواپیمایی آسمان بوده و سپس رایزن فرهنگی ایران در هندوستان می‌شود كه خاطرات خوب و جالبی هم از آن دوران دارد. بعد از مدتی به ایران برمیگردد و دوباره به مركز موسیقی و سرود صدا و سیما می‌رود و در تولید آثار، با این مركز همكاری می‌كند. آنظور كه آقای شاهنگیان می‌گوید، در دوره جدید فعالیت خود در دهه هفتاد، نخستین ترانه‌های پاپ را می‌سراید و سرآغاز شكل‌گیری سرودها، ترانه‌ها و موسیقی پاپ در دوره جمهوری اسلامی، ایشان هستند و همچنین فعالیت‌های تبلیغاتی و تولید آگهی‌های بازرگانی موزیكال و آموزنده را برای تلویزیون انجام می‌داده است؛ این فعالیت‌ها در دهه هفتاد و هشتاد ادامه داشته و پس از آن وارد آهنگ‌سازی می‌شود و گاهی كارهایی در این‌باره انجام می‌دهد و در نهایت، فعالیت‌ ایشان به شكل مدیریت است.

* یكی از ویژگی‌های آقای شاهنگیان كه هنرمندان انقلابی باید آن را در نظر داشته باشند این است كه ایشان بازخوردهای اصلی را از مردم می‌گرفته؛ مثلاً بعد از تولید سرود 17 شهریور بین مردم رفته تا واكنش‌ها را ببیند و ویژگی دیگر ایشان، ارتباط با هنرمندان انقلابی و مردمی مثل آقای سبزواری است.

بله، انقلاب اسلامی، یاران خود را به هم می‌رساند تا حلقه را كامل كند؛ وگرنه ایشان آقای سبزواری و دیگران را نمی‌شناخت و با واسطه آشنایان با ایشان و دیگران آشنا شد و ارتباط برقرار كرد؛ پیش از آن هم آقای شاهنگیان تنها كار می‌كرد و به‌خاطر فضای امنیتی آن موقع، كسی را از كارهایش مطلع نمی‌كرد و در عالم هنر هم كسی را نمی‌شناخت. به صورتی كه وقتی سرود 17 شهریور را تولید كرد، تا مدت‌ها كسی نمی‌دانست آقای شاهنگیان آن را سروده‌اند و این فضای امنیتی باید حفظ می‌شد تا حدی كه شایعه شده بود دانشجویان پیرو خط امام در فرانسه آن را تولید كرده‌اند و ایشان هم تأیید می‌كردند ولی بعدها كم‌كم حلقه یاران انقلابی كامل شد. طبیعی است كه در چنین فضایی، انقلاب اسلامی ایران به آهنگ‌ساز پارتیزانی نیاز داشت و آقای شاهنگیان این ویژگی را داشت و از آقای سبزواری نقل شده است كه با ورود آقای شاهنگیان به حوزه شعر و سرود، اشعار خوبی سروده شد و بار از دوش من برداشته شد و روی ملودی متمركز شدم و دیگران هم به عنوان گروه كُر اضافه شدند و دیگر مجبور نبودیم كه همه كارها را خودمان انجام دهیم؛ همین‌طور آقای صبحدل كه یكی از مشاهیر آواهای مذهبی و مؤذن نامدار دوران معاصر ماست و امثال ایشان از دیگر حلقه های كامل كننده یاران انقلابی در حوزه موسیقی و سرود هستند؛ در واقع انگیزه مبارزه برای انقلاب اسلامی باعث می‌شد افراد همدیگر را پیدا كنند.



* یك ویژگی جالب توجه هنرمندان در زمان انقلاب این بود كه به برقراری ارتباط بین دین و هنر توجه داشتند؛ برای مثال آقای شاهنگیان عنوان می‌كنند كه سرود شهید مطهری را بارها گوش دادند تا بدانند چه نكته‌ای باعث شده امام خمینی(ره) این سرود را مورد توجه قرار دهند. این ویژگی هنرمندان آن زمان، در انتخاب شعر و ملودی و ابزار قابل توجه است. موضوعات این چنینی چقدر در سیر هنر انقلاب مؤثر است؟

در جریان ثبت خاطرات آقای شاهنگیان برای تاریخ‌نگاری فرهنگ و هنر انقلاب، این موضوع مورد توجه ما بوده است. ما اكنون با مسأله فقدان نظریه هنر انقلاب در حوزه های مختلف هنر از جمله موسیقی مواجهیم. در حالی كه هم احكام مربوط به موسیقی و هم تجربه‌هایی در این‌باره وجود دارد اما از بطن اینها نظریه‌ای به‌وجود نیامده است و هنوز چالش‌هایی وجود دارند؛ نظریه به این معنی كه قابل انتقال باشد و مسائل را تبیین كند. در فضایی كه همه چیز به شكل طبیعی علیه هنر بود و دلیل آن هم این بود كه هنر و موسیقی در سال‍‌های پیش از انقلاب، به جز برخی استثنائات، قرین ابتذال و در حیطه اشراف و كاخ یا كافه و كاباره بود. كار بزرگ آقای شاهنگیان و هم دوره‌ای های ایشان مانند آقای راغب و دیگران این بود كه موسیقی را از انحصار آن فضا درآوردند و موسیقی و سرودهای متفاوتی را به جامعه عرضه كردند. لذا باید به صورت مهندسی معكوس، در ارتباط با موسیقی و هنر انقلابی ببینیم كه چه ویژگی هایی در سرودهایی مثل17 شهریور و خمینی ای امام هست تا به نظریه موسیقی انقلاب در محتوا و فرم برسیم. آقای شاهنگیان بیان می‌كند كه در صدد یافتن این ویژگی در سرودهای انقلابی بودم و سرود مربوط به شهید مطهری را كه مورد تأیید امام خمینی(ره) بود، بررسی كردم و به این نكته پی بردم كه در موسیقی مطلوب امام و انقلاب، كلام بر فرم و ابزار غلبه دارد به شكلی كه اندیشه انسان را تقویت می‌كند و رشد می‌دهد نه اینكه تنها جسم انسان را به حركت وادارد بلكه باید فكر را به تكاپو وادارد و می‌گوید ما از این قاعده تا جایی كه می‌توانستیم، استفاده كردیم. در واقع یكی از وجوه تمایز موسیقی انقلاب از انواع دیگر آن، این است كه كلام اهمیت دارد و تحت الشعاع فرم و ابزار و ملودی قرار نمی‌گیرد و هرچند مكمل هم‌اند ولی در نهایت پیام و كلام است كه مهم است و این نشان هوش بالای ایشان است كه چنین نكته‌ای را در می‌یابد و آن را تبدیل به قاعده می‌كند و برای مثال وقتی سازی مانند ویولن را حرام اعلام می‌كنند به این می‌اندیشد كه چگونه می‌شود با تغییر نحوه استفاده، حكم آن عوض شود و بتوان در سرودهای انقلابی از آن استفاده كرد و این‌گونه قواعد جدیدی ایجاد می‌كردند. این خاطرات می‌تواند ما را به اصول و چارچوبی برای موسیقی مطلوب اسلام و انقلاب، برساند و از این نظر، این خاطرات و تجربه‌ها ارزشمندند.

* اگر مسئله دیگری باقی مانده است، بفرمایید.

همان‌طور كه عرض كردم پروژه تاریخ نگاری فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی، باهدف رسیدن به نظریه فرهنگی انقلاب اسلامی و نظریه هنر انقلاب انجام می‌شود و این تجربه ها هر چه بیشتر جمع‌آوری شود، به این نظریه‌ها نزدیك‌تر می‌شویم و تجربه‌نگاری ما اگر انبوه شود، به‌خصوص از زبان كسانی كه تجربه‌های زیاد و مؤثر داشتند، می‌توانیم در كوتاه‌ترین زمان به نظریه فرهنگی انقلاب، نظریه هنر انقلاب و نظریه موسیقی انقلاب برسیم. دلیل اینكه موسیقی را به شكل خاص مطرح كردم این بود كه حوزه موسیقی، پرچالش‌تر و مناقشه‌برانگیزتر از بقیه قالب‌ها بوده است. چالشی كه در حوزه موسیقی هست، در گرافیك نداریم، اگر چه در آن هم باید به تجربه و نظریه برسیم. اما در حیطه موسیقی متأسفانه چون هنوز نتوانسته‌ایم به چارچوب مشخصی برسیم، موضع‌گیری‌ها فراز و فرود دارد و به‌خصوص در حوزه موسیقی و سرود اگر تجربه ها را سریع‌تر و در كمترین زمان، مطالبه و جمع‌آوری كنیم، می‌توانیم به نظریه موسیقی انقلاب در فرم و محتوا برسیم. همچنین با توجه به دیجیتالی و رسانه‌ای شدن همه مسائل و با توجه به اینكه بیشترین چیزی كه در رسانه كاربرد دارد، موسیقی است، ضرورت توجه به موسیقی انقلاب در چنین فضای پرمخاطبی، دوچندان می‌شود.



كسانی مانند آقای شاهنگیان، قره‌باغی، راغب، گلریز، میرزمانی و شمسایی كه در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب خاطراتشان ثبت و بررسی می‌شود، می‌توانند به این پرسش‌ها پاسخ دهند و از این جهت، به نهضتی در این زمینه نیاز داریم. همچنین باید به تجربیات گروه‌های سرود محلی هم هر چه سریع‌تر دسترسی پیدا كنیم كه بخشی از كار، افراد حرفه‌ای هستند و بخش دیگر همین گروه‌های مردمی هستند كه باید تجربه این گروه‌های سرود محلی گردآوری شود تا ببینیم چطور هم مضامین انقلاب اسلامی در آن سرودها منعكس می‌شد و هم مضامین دینی و آرمانی و می‌شدآنها را در مساجد و مصلی‌ها اجرا كرد و كسی ناراحت و مانع نشود و ذهنیت منفی نسبت به آن وجود نداشته باشد. بخش عمده مصرف موسیقی جامعه هم به واسطه این گروه‌ها و از طریق مراسم و مناسبت‌ها اتفاق می‌افتد، اما چطور شد كه از یك دوره‌ای به بعد، داشته‌های خود را حفظ نكردیم و به چیز تازه‌ای هم نرسیدیم و فضای مشوش كنونی بر موسیقی انقلابی حاكم شد؛ لذا برای اصلاح وضع موجود موسیقی، راهی جز تجربه نگاری نداریم.

مرتبط با این خبر

  • كیوان ساكت در تالار وحدت درخشید

  • كنسرت‌های علیرضا قربانی 4 شب دیگر تمدید شد

  • مهین زرین‌پنجه آهنگساز و نوازنده پیانو درگذشت

  • سرود «یك جمع مهربان» در استان فارس

  • انتشار یك آلبوم پرابهام

  • خاطره بازی عاشقان سینما با اركستر سمفونیك موسیقی فیلم

  • كتاب «دین و موسیقی در ایران معاصر» رونمایی شد

  • برگزاری فصل چهارم كنسرت‌های عرفان طهماسبی در تهران

  • حنجره زخمی زاگرس در تالار اندیشه

  • كنسرت «نوای آفتاب» و حمید حامی