display result search
وی متخلص به رهی بود و پدرش محمد حسن خان معیری كه در كار دیوانی بود و به هنر و شعر توجه و علاقه تمام داشت، همان سال از دنیا رفت.
رهی دوران كودكی را در دامان مادر كه نقش پدر را نیز بر عهده داشت رشد كرد؛ او كه آموزشهای مقدماتی و آشنایی ابتدایی با هنر را از مادر آموخته بود به مدرسه رفت و ضمن تحصیل، موسیقی و نقاشی هم فرا گرفت.
وی از همان دوران نوجوانی دل به شعر و سرود سپرد؛ و علاقه وافری نسبت به اشعار شعرای متقدم ایران چون سعدی، حافظ، ملای روم و عراقی پیدا كرد.
رهی پس از پایان تحصیلات دبیرستانی به استخدام دولت درآمد و در مشاغل چندی انجام وظیفه كرد.
او در دهه 20 از اوایل شعر و ترانه سرایی خود به انجمن ادبی حكیم نظامی رفت و آمد میكرد و بعدها از اعضای سختكوش و فعال آن انجمن شد.
رهی اشعار و ترانههایش در بیشتر جراید و مجلات آن ایام چاپ و منتشر میشد و این امر بر شهرت او افزود.
وی در سالهای دهه 30 كه چون دستی قوی در نوشتن نظم، طنز و فكاهیات داشت، اشعار طنزآلود و پر نیش و نوش انتقادی سیاسی و اجتماعی خود را با نامها و امضاهای راغچه و شاهپریون و چند اسم مستعار دیگر در روزنامههای توفیق و باباشمل و سایر جراید به مناسبتها و ضرورتهای مختلف چاپ و منتشر میكرد.
رهی معیری در سال 1346 به سرطان مبتلا شد و برای مداوا به لندن رفت، اما مداوا مؤثر واقع نشد و در 24 آبان سال 1347 از دنیا رفت.
پیكر وی كه در مسجد سپهسالار به امانت نهاده شده بود، به آرامگاه ظهیر الدوله تجریش انتقال و در آنجا به خاك سپرده شد.(1288- 1347)
سردبیر: سحر فخاری