display result search
در این بخش صحبتهای دكتر محسن احمدوندی در خصوص غلطخوانی اشعار مولانا در آثار موسیقیایی را میخوانیم.
دكتر محسن احمدوندی(دكتر زبان و ادبیات فارسی)
.
دو اشكال عمده در كار اغلب خوانندگان ما در استفاده از اشعار مولانا ـ چه در حوزه موسیقی سنتی و چه در حوزه موسیقی مدرن ـ وجود دارد: یكی اینكه گاهی بین محتوا و مضمون شعر با آهنگی كه برای آن ساخته میشود، تناسبی وجود ندارد. بهعنوان مثال گاهی برای شعری لبریز از غم و اندوه، آهنگی شاد و ضربی ساخته میشود یا برعكس.
اشكال دیگر، غلطخوانیهای خوانندگان و دخل و تصرفهای نابهجای آنها در اشعار مولاناست. برای مثال عبدالوهاب شهیدی در تصنیف «بی همگان به سر شود»، به شكل عجیبی واژه «زُلال» را در بیت «جاه و جلال من تویی، مُلكَت و مال من تویی/ آب زُلال من تویی، بی تو به سر نمیشود» «زَلال» تلفظ میكند!
یا محمدرضا شجریان در تصنیف «رندان مست» كلمه «زو» را كه نقش قیدی دارد و مخفف «زود» به معنی «تند و سریع» است، به غلط «از او» خوانده است و آن را مخفف «زِ او» پنداشته است؛ اشتباهی كه نحو جمله و اركان دستوری آن را دچار مشكل میكند. همین اشتباه را بعدها علیرضا قربانی هم در بازخوانی این آهنگ مرتكب شده است.
این غلطخوانیها و دخل و تصرفهای نابهجا دامنگیر خوانندگان پاپ و راك و تلفیقی نیز هست. برای مثال محسن چاوشی در آهنگ «بیست هزار آرزو» واژه «گردان» در بیت «بیخود و مجنون دل من، خانه پرخون دل من/ ساكن و گردان دل من، فوق ثریا دل من» را بدون توجه به معنی آن به «گردون» تغییر داده است و معنای شعر را مختل كرده است یا در آهنگ «به رقص آ» چندین غلط فاحش دارد، مثلاً بیت «در عشق، تاجدارانْ در چرخِ او چو باران/ آن جا قبا چه باشد؟ ای خوشكمر به رقص آ»، «عشق» را با كسره اضافه خوانده است: «در عشقِ تاجداران...» و با این خوانش، جمله بدون نهاد مانده است.
من در اینجا از خوانندگان درجه چندمِ دیگری كه بدون هیچگونه شناختی از ادبیات كلاسیك به سراغ مولانا رفتهاند میگذرم كه پرداختن به آنها مجالی گستردهتر میطلبد. همه اینها نشان میدهد كه اگر خوانندگان ایرانی میخواهند به سراغ مولانا و شعرش بروند بهتر است در انتخاب شعر و نحوه درست خواندن آن با اهالی ادبیات و متخصصان این حوزه مشورت كنند تا از چنین اشتباهاتی در كارهایشان بكاهند و آثار ارجمندتری تولید كنند.