display result search
چكناواریان گفت: من تحت تاثیر دفاع مقدس و رشادتهای نیروهایی كه در جبهه برای دفاع از خاك میهنمان جان خود را فدا كردند و نهایت ایثار و از خودگذشتگی كه همانا تقدیم جانشان بود، قرار گرفتم و سوئیت سمفونی «دفاع مقدس» را نوشتم.
چكناواریان| خلق سمفونی «دفاع مقدس» 16 سال طول كشید/ برای «رستم و سهراب» 25 سال وقت گذاشتم
چكناواریان گفت: من تحت تاثیر دفاع مقدس و رشادتهای نیروهایی كه در جبهه برای دفاع از خاك میهنمان جان خود را فدا كردند و نهایت ایثار و از خودگذشتگی كه همانا تقدیم جانشان بود، قرار گرفتم و سوئیت سمفونی «دفاع مقدس» را نوشتم.
گفتوگوی فارس با چكناواریان| خلق سمفونی «دفاع مقدس» 16 سال طول كشید/ برای «رستم و سهراب» 25 سال وقت گذاشتم
لوریس هایكازی چكناواریان زادهٔ 21 مهر 1316 در بروجرد آهنگساز، رهبر اركستر، نویسنده و نقاش ایرانی است. وی یكی از چهرههای شناخته شدهٔ فرهنگی ایران و ارمنستان است.
«هدیهٔ وی كه همان قطعات هنریِ اوست، جالب توجه است» (كارل ارف).
«یك آهنگساز خوب، رهبر باتجربه و موسیقیدانی واقعی» (لوكاس فاس).
اینها تعریف دو چهره جهانی موسیقی قرن بیستم در مورد آهنگساز بزرگ ایرانی «لوریس چكنواریان» است.
همچنین چكناواریان به عنوان آهنگساز تاكنون بیش از 75 اثر شامل 6 اپرا، 5 سمفونی، 1 اوراتوریو، 1 ركوئیم، آثاری در زمینهٔ موسیقی كُر، موسیقی مجلسی، موسیقی باله، پیانو و خوانندگی و همچنین كنسرتوهایی برای پیانو، ویولن، گیتار، سلو و پیپا، در كنار موسیقیهای متن فیلم ساختهاست. او بیش از 100 اثر با لیبلهایی مانند آرسیای، فیلیپس، اِمی و ایاسوی منتشر كردهاست.
چكناواریان بسیاری از اركسترهای مهم جهان از جمله اركستر فیلارمونیك ارمنستان، «فیلارمونیك سلطنتی انگلستان»، «فیلارمونیك سلطنتی لیورپول»، «اركستر مجلسی انگلیس»، «اركستر سمفونیك لندن» را رهبری كردهاست. او بین سالهای 1989 تا 1998 و 1999 تا 2000، رهبری اركستر فیلارمونیك ارمنستان را برعهده داشت و بیشتر در ارمنستان به سر میبُرد.
در مهر سال 1398 لوریس چكناواریان به عنوان سفیر صلح ایران در سازمان ملل متحد پیشنهاد شد.
لوریس چكناواریان در 21 مهر 1316 برابر با 13 اكتبر 1937 در شهر بروجرد از پدر و مادری ارمنیتبار به دنیا آمد. پدرش اهل ارمنستان شرقی بود و مادرش اهل ارمنستان غربی كه در نسلكشی ارمنیان در سال 1915 به ایران گریخته بود. خودش در این باره میگوید: مادر من در ماجرای نسلكشی ارمنیها در یك گاری مخفی و به ایران آورده شده بود. در چنین شرایطی پدربزرگم به ایران میآید و پزشك آیتالله بروجردی میشود. به رغم تفاوت دین، این احساس امنیت را داشتهاند. پدرم هم در شرایطی كه عموهایش را در زندانهای شوروی كشته بودند فرار میكند و به ایران میآید. به بروجرد میرود و عاشق مادرم میشود.
پدربزرگش طبابت میكرد اما در ساعات فراغت خود ویولن مینواخت و لوریس جوان شیفتهٔ گوش دادن به صدای ویولن شده بود. والدین او تمایل داشتند كه هر سه فرزندشان یك ساز بنوازند. لوریس علیرغم كمبود استاد، در 8 سالگی ویولن را انتخاب كرد. او در 16 سالگی كر چهار قسمتی را ساخت و در اركستر خود در تهران اجرا كرد.
چكنواریان در تازهترین كنسرت اركستر سمفونیك تهران در قالب «یادبود شهدای دوران دفاع مقدس» و پروژه «صلح و دوستی» در تالار وحدت اجرای خود را روی صحنه برد، اجرایی كه با استقبالی كمنظیر مواجه شد.
در بخش اول كنسرت كه كه جمعه شب هشتم آذر ماه در قالب سومین شب از برگزاری این كنسرتها پیش روی مخاطبان قرار گرفت و به اجرای سوییت سمفونی دفاع مقدس برای كُر و اركستر اختصاص داشت، قطعههای «تشویش»، «حمله»، «فریادها»، «شب شهدا»، «تشییع پیكر شهدا» و «آزادی خرمشهر» با استفاده از اشعار فردوسی به انتخاب و تنظیم یارتا یاران پیش روی مخاطبان قرار گرفت. ساخت این قطعات بنا به گفته چكناوریان بیش از یك دهه طول كشیده كه در مجموعه كنسرتهای اخیر اركستر سمفونیك تهران به رهبری وی به علاقهمندان ارائه شده است.
در بخش دوم كنسرت نیز كه به اجرای سوییت سمفونی «صلح و دوستی» اختصاص داشت قطعاتی با استفاده از اشعار سعدی، فردوسی و حافظ با انتخاب و تنظیم یارتا یاران اجرا شد. «درود»، «بنی آدم»، «سماع»، «داد و بیداد»، «نیایش»، «آشنایی»، «شادی»، «عشق» و سرود «دوستی ملل» كه بر اساس سرودهای ملی بیش از هشتاد كشور جهان تنظیم شده بود اسامی قطعات اجرا شده این سوییت سمفونیك بودند.
همین بهانهای شد كه با این رهبر و آهنگساز 82 ساله گفتوگویی انجام دهیم كه در ادامه میخوانید:
**جناب آقای چكناواریان در مورد كنسرت اخیر خود در تالار وحدت كه به اجرای سوئیت سمفونی «دفاع مقدس» پرداختید و با استقبال بسیاری هم روبرو شد، توضیح بفرمایید.
-خیلی خوشحالم از اینكه از این اجرا استقبال شد و مردم آن را پسندیدند. خدا را شكر كه مورد قبول مردم واقع شد و از این بابت خیلی خرسندم.
**انگیزه و هدفتان برای ساخت سوئیت سمفونی «دفاع مقدس» چه بود؟
- انگیزه من از ساخت این سوئیت سمفونی احترام به مقام شامخ شهدا بود. من تحت تاثیر دفاع مقدس و رشادتهای نیروهایی كه در جبهه برای دفاع از خاك میهنمان جان خود را فدا كردند و نهایت ایثار و از خودگذشتگی كه همانا تقدیم جانشان بود، قرار گرفتم و این سوئیت سمفونی را نوشتم. از این رو من این اثر را برای روح بلند آن شهیدانی كه جان خود را فدای میهن كردند، خلق كردم تا به این وسیله یاد آنها را گرامی داشته باشم.
**ساخت سوئیت سمفونی «دفاع مقدس» كه شامل شش موومان میشود چقدر برای شما زمان برد؟
-من سالها روی این اثر كار كردم و وقت گذاشتم تا آن را بسازم. و بنظرم این حداقل كاری بود كه میتوانستم برای مقام رفیع آنان كه جان خود را فدای میهن كردند انجام بدهم. ذكر این نكته اهمیت دارد كه بگویم خیلیها میپرسند مثلا فلان كار چه مدت زمان برد یا چند سال وقت گذاشتید و چقدر روی بخشهلی فلان كار وقت گذاشتید و فرآیند ساختش چگونه بود! بنظر كار هنری به این جهت كه به خلاقیت و درونیات هنرمند و خالق اثر مرتبط است طرح این چنین سوالاتی نمیتواند روشن كننده این قضیه باشد چراكه هنرمند با درونش و بسته به نوع و سطح احساسی كه در لحظات مختلف دارد به خلق اثر میپردازد و اگر بخواهیم یك زمانبندی مشخص برای خلق اثر هنری قائل باشیم آنگاه آن را با تولید یك محصول در كارخانه مقایسه كردهایم كه از یك فرآیند مشخص زمانی برخوردار است در صورتی كه در هنر اینچنین نیست و همه به احساس و الهام درونی هنرمند بستگی دارد.
در مجموع این اثر برگرفته از تمام برداشت و احساس من از ابتدا تا انتهای جنگ تحمیلی بود و صحنههایی از رشادت و شهادت جوانان وطن و حتی تلخیها و مصیبتهای جنگ، كه همه را طی 16 سال به زبان موسیقی به تصویر كشیدم.
**شما در مجموع چند اثر با موضوع جبهه و جنگ و شهدا خلق كردهاید؟
-این تنها اثر من با موضوع دفاع مقدس و شهداست. البته همانطور كه میدانید كار سمفونی بسیار گسترده و شامل بخشهای مختلفی است كه ساخت آن برابر با چندین اثر غیر سمفونیك برابری میكند و در بسیاری از مواقع حتی به مراتب وسیعتر و گستردهتر است چراكه سمفونی دارای بخشهایی به نام «موومان» است كه هر موومان بخشی مجزا را شامل میشود كه در آن روایتی طرح میشود و بسط و گسترش داده میشود و از تنظیم و اركستراسیون گرفته تا بخشهای گسترده هارمونیك و كنترپوئنتیك و فوگ در آن لحاظ میشود در مجموع اینچنین اثری شامل زیرمجموعههای متعدد و متنوع میشود كه موضوعات مختلفی را شامل میشود. همانطور كه در این اجرای اخیر ملاحظه كردید ما در «سوئیت سمفونی دفاع مقدس» شش «موومان» شامل «تشویش»، «حمله»، «فریادها»، «شب شهدا»، «تشییع پیكر شهدا» و «آزادی خرمشهر» را با اركستر سمفونیك و گروه كُر به اجرا گذاشتیم.
**شما در كنار كار حرفهای موسیقی چندین كتاب تألیف كردهاید و آثار نقاشی متعددی نیز خلق كردهاید و حتی نمایشگاه هم برگزار كردهاید. بفرمایید در طول زندگیتان چطور برنامه ریزی كردهاید كه به تحصیل علوم و هنرهای متعدد پرداخته و به بهترین شكل ممكن هم موفق بودهاید؟
-من كه خود را موفق كامل نمیدانم ولی تا همین اندازه هم كه كار كردهام همه برآمده از زحمت و وقتی است كه برای كسب هنر گذاشتهام. انسان نمیتواند یكجا همه چیز را داشته باشد. شما نمیتوانید هم تفریح كنید هم مهمانی بروید هم در چند رشته به تحصیل و یادگیری بپردازید و به مدارج بالا برسید.
قطعا باید برای نیل به اهداف عالی باید از خیلی موارد در زندگیتان بزنید و بیشترین زمان خود را صرف یادگیری كنید تا بدانجا كه میخواهید برسید.
برای مثال من مهمانی نمیروم، خیلی كم دنبال تفریح و اوقات فراغت میروم و بیشترین زمان را به مطالعه، یادگیری و آهنگسازی میپردازم و اگر غیر از این باشد مسلما به اهدافتان نخواهید رسید.
زمان برای ما انسانها بسیار اندك است و به سرعت میگذرد از این رو باید نهایت بهره را از آن ببریم. من شاید در طول كل سال 5 بار هم مهمانی نروم آن هم مهمانی بسیار مختصر و زمان بسیار كمی را برای آن اختصاص میدهم چراكه مدام برنامه ریزیام به گونهای است كه باید به كارهایم برسم و اگر طبق این برنامهریزی پیش نروم كارهایم پیش نمیرود.
من حتی انقدر وقت برایم اهمیت دارد كه باید برای خلق آثارم وقت بگذارم كه در هیچگونه جلسات اداری و هنری شركت نمیكنم. حتی در دانشگاه یا آموزشگاه تدریس نمیكنم و از خیلی جلسات و كارها پرهیز میكنم تا بتوانم به اصل كارم بپردازم. ازینرو وقت خودم را كاملا برای خود نگه داشتهام.
**سخن شما با موزیسینهای جوان و نیز با مخاطبان جوان موسیقی كه به نظر میرسد سطح شنیداریشان اُفت كرده است، چیست؟
-به نظر من سطح پایین وجود ندارد! نظر من این است كه پشتكار، عشق و علاقه و باز هم پشتكار و عشق و علاقه در هر كاری باشد آن كار به موفقیت ختم میشود همین!
مخاطبین موسیقی هم برای اینكه سطح شنیداریشان بالا برود و آثار خوب بشنوند باید میانهشان با شعر و ادبیات بهتر شود و اشعار خوب بخوانند، باید تابلوهای نقاشی خوب ببینند و به تماشای گالریها بروند و شروع كنند به گوش دادن موسیقیهای خوب و در مجموع به دنبال یك زندگی با ارزش باشند و همینها باعث میشود به تدریج سطح فكری و فرهنگیشان ارتقاء بیابد و همین باعث میشود به تدریج آثار بهتری گوش كنند و بدین شكل سطح شنیداری مخاطبان ارتقاء خواهد یافت. البته این كار به فرهنگسازی هم نیازمند است و زمان زیادی طول خواهد كشید كه سطح عمومی مخاطبان به آنچنان سطحی آرمانی برای شنیدن آثار خوب موسیقی برسد.
**امسال خبرهایی مبنی بر اینكه شما به عنوان سفیر صلح سازمان ملل انتخاب شدهاید. در این مورد توضیح بفرمایید.
-این موضوع فعلا در حد پیشنهاد است و فعلا نهایی نشده است. در همین حد بیشتر نمیتوانم توضیح دهم.
**چطور شد كه در 17 سالگی اركستر سمفونیك را هدایت كردید؟
-عشق و علاقهای كه به موسیقی داشتم اولین ملاك برای هدایت اركستر سمفونیك در هفده سالگی من بود. مورد بعدی زحماتی بود كه در این زمینه كشیدم و شبانه روز با مطالعه و تمرین و كارهای تاقتفرسا خود را به سطحی رساندم كه این توانایی در من دیده شد كه هدایت اركستر سمفونیك به صورت مهمان به من واگذار شد. بازهم میگویم كه بنیان اصلی این مساله عشق و علاقه وافر من به موسیقی و درنوردیدن مرزهای ساحت موسیقی بود كه از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذار نكردم.
**از زمانی كه در سال 1966 میلادی آهنگساز مهمان كالج كنكوردیا در شهر مورهد شدید و از 1966 تا 1970 كه مدیر بخش سازی و اُپرایی دانشگاه مورهد بودید آیا مجال و فرصتی برای معرفی، ارائه و اشاعه موسیقی و فرهنگ ایرانی برایتان پیش آمد؟
-در آن زمان من برای مبحث آهنگسازی به آنجا دعوت شده بودم و به این دلیل كه مباحث اشاعه فرهنگ ایرانی ذیل رشتهها و فرصتهای علمی «اتنوموزیكولوژی» میسر میبود برای من شرایطی پیش نیامد كه بتوانم موسیقی و فرهنگ ایرانی را در آنجا ارائه دهم چون در این چنین دانشگاههایی مباحث كاملا تخصصی است و مثلا شما كه برای آهنگسازی می روید تنها به آن تخصص پرداخته میشود و اصلا كل محیط آن دانشگاه به مبحث آهنگسازی میپرداخت از این رو فرصت و مجالی برای ارائه موسیقی ایرانی نبود.
**خلق اُپرای «رستم و سهراب» 25 سال برای شما زمان برده است. در مورد ساخت این اثر بزرگ توضیح بفرمایید.
-سال 1961 میلادی به سالزبورگ اتریش رفتم، ایدهام برای نوشتن اپرای «رستم و سهراب» را با كارل ارف آهنگساز شهیر آلمانی مطرح كردم. قطعههای نوشته شده از اپرا را برایش اجرا كردم، او از آنها خوشش آمد و با درخواستم موافقت كرد و بودجهای برای شروع كار در اختیارم گذاشت.
من هم با آن پول خانهای اجاره كردم و پیانویی خریدم. شروع به نوشتن اپرای «رستم و سهراب» كردم و یك سال نوشتن نسخه اولیه آن طول كشید، اما تازه كارم شروع شده بود. تا بیست سال بعد، من نسخههای دیگری از این اپرا را نوشتم و بخشهای مختلف آن را بازنویسی و تكمیل كردم و تكنیكهای مختلفی را برای این روایت سنگین به كار گرفتم و در نهایت موفق شدم تا اثری ملی خلق كنم.
برای اولین بار در سال 1998 میلادی اپرای «رستم و سهراب» را با یك اركستر و گروه كر دویست نفره ارمنستانی در ایروان پایتخت ارمنستان اجرا كردم. بسیار خوشحال بودم كه پس از سالها كه از خلق اپرای «رستم و سهراب» میگذشت برای اولین بار به اجرا درمیآمد. در آن زمان هیأتی از ایران هم آمد و در كنسرت ارمنستان حضور یافت و از من دعوت كردند تا اپرا را همزمان با ایام دهه فجر در تهران اجرا كنم. سال 2000 میلادی اپرای «رستم و سهراب» را با اركستر بادی از اتریش به همراه اركستر زهی از ارمنستان با خوانندههایی از ایران، ارمنستان، هلند و آلمان، در تالار وحدت اجرا كردیم. پس از آن نیز، اُپرا را در سالن نمایشگاه بینالمللی تهران اجرا كردیم و پس از آن اپرا را در اتریش هم اجرا كردیم.
انتهای پیام/