display result search
پیكر ابراهیم قنبریمهر ـ سازنده سرشناس ساز ـ كه جمعه 21 مرداد ماه درگذشت، صبح شنبه ـ 22 مرداد ماه با حضور جمعی از هنرمندان و خانواده آن مرحوم به خاك سپرده شد.
رادیو آوا- در این مراسم محمد الهیاری (مدیر كل دفتر موسیقی) و هنرمندانی چون حسین علیزاده، علی اكبر شكارچی، بیاض امیر عطایی، محسن راسخ، عباس سجادی، كیوان ساكت، شروین مهاجر، آرش نصیری مهران مهرنیا، فاضل جمشیدی، رامین جزایری، شهرام صارمی، یوسف پوریا، حسین بهروزینیا و ... حضور داشتند.
حسین علیزاده، موسیقیدان و آهنگساز در این مراسم بیان كرد: پیش از این اساتید بزرگی داشتیم و همین كه آنها را میدیدیم و معاشرت میكردیم، برای ما دنیای بزرگی بود. من همیشه وقتی از همه چیز كم میآوردم، نزد استاد قنبریمهر میرفتم. چون حتی وقتی ایشان را تنها نگاه هم میكردم به من آرامش میداد. ایشان مشوق بسیاری از اهالی موسیقی بودند. من از سنین نوجوانی با ایشان در كارگاههای فرهنگ و هنر آشنا شدم و از همان زمان احساس كردم كه استاد قنبریمهر با نور حركت میكنند و خود نور است. من هر زمانی كه دلم میگرفت با ایشان دیداری میكردم تا حالم خوب شود.»
علی اكبر شكارچی ـ نوازنده كمانچه و آهنگساز ـ نیز بیان كرد: متأسفم كه یكی از استادانی كه سازسازی نوین را در ایران بنیان گذاشت، از میان ما رفت. دو خاطره از ایشان دارم كه یكی توانایی و نخبگی سازسازی ایشان هست و یكی پند و اندرزی است كه به همه ما موسیقیدانها وارد است. مدتها پیش گروهی كه گویا از اتریش آمده بودند، ویولنسلی شكسته به همراه داشتند و آن را به مركز حفظ و اشاعه موسیقی برای تعمیر آوردند. دكتر داریوش صفوت (موسیقیدان و نوازنده) به من گفت: « اینها را پیش استاد قنبری مهر ببر و بخواه كه سازشان را تعمیر كند. ساز را آنجا بردیم و ایشان بعد از یك یا دو روز ساز را بازگرداند. نوازنده پس از دیدن ساز حیرت كرد كه چگونه سازی را كه آنگونه شكسته شده بود بدون اینكه در ظاهر معلوم باشد و نه آسیبی به صدا وارد شود، تعمیر كرده است.»
این هنرمند در خاطره دیگری درباره این هنرمند فقید میگوید: «در سال 53 اولین بار ایشان را دیدم. ایشان با شور و شوق ویولون را برداشت و یك ابوعطا نواخت؛ چنان این كار را با عشق انجام داد كه آن صدا را هیچگاه فراموش نمیكنم. به ایشان گفتم میخواهم كمانچهای بسازم كه دسته آن از بالا باریك و از پایین پهن باشد كه بتوانم متفاوت از دیگران بنوازم. استاد قنبریمهر در پاسخ خاطرهای برای من تعریف كرد و گفت: «گروهی موسیقی از آذربایجان به ایران آمده بودند. بعد از كنسرت مرا صدا زدند كه ببینم چگونه كمانچهای دارند كه آنقدر خوش صدا است؟ ولی من دیدم كه تنها یك كاسه خیلی معمولی است كه سیخی به آن وصل شده و اصلا چیز خاصی ندارد. در نتیجه متوجه شدم كه سازهای ما هیچ نقصی ندارد و این نوازندهها هستند كه باید آنها را بسازیم.» این درسی بود كه همیشه در گوش من بود و فهمیدم كه باید خود را تغییر دهم نه ساز را.
یوسف پوریا ـ سازنده ساز ـ درباره مرحوم قنبریمهر بیان كرد: استاد قنبری در تاریخ كشور ما یكی بود و اگر فرد دیگری در حد و توانایی استاد قنبری دركشور ما متولد شود واقعا معجزه است.
همچنین عباس سجادی ـ شاعر و ترانهسرا ـ عنوان كرد: كارهایی كه استاد قنبری مهر در عمر با بركت تقریبا یك قرنی خود انجام داد، شاید برای فرد دیگری پنج قرن طول بكشد. برای ایشان روحی شاد طلب میكنیم.
در پایان بیگلو از دوستان مرحوم قنبری گفت: استاد قنبری چون افسانه بود. او آنقدر انسان و وارسته بود كه اعمال و حركات ایشان به افسانه میماند. این اسطوره را همیشه به یاد داشته باشید. وقتی به بزرگان نزدیك میشوید اغلب كمرنگ میشوند ولی وقتی به استاد نزدیك میشدید آنقدر رنگ داشت كه احساس حقارت می كردید.