display result search
خواننده : بنیامین ذاكری
كالنگ دیریا پاش اكنت دل خو ادیت به موجونی
دستون باد دوره گرد تو زلفُن پریشونی
مثه یه پرك آینه دیریا شگه تو دستونی
نگا شكه تو آینه شونه شكرده مودونی
وا پولك ستاره ون آسمونی روشن ترن
خوب كه نگاهی اكنم ای شهر جون بندرن
روزون خیس شرجیش خاطره ون آبیش
قدم كنار زدن كنار ماه تو شو ون مهتابیش
قاصدك گل ابریشم تو باغونی انبا و جم
دیریا و سفره ی گپی مردومونی عاشق هم
وا پولك ستاره ون
ترجمه:
صدفهای دریا را به پاهایش میبندد همچون خلخال
و دستهای بادهای محلی در زلفانش می پیچد
مثل یك تیكه از آیینه دریا او را در دستانش میگرفت
و در آیینه نگاه و موهای خودش را شانه میكرد
با پولكهایی از جنس ستاره آسمانش روشن تر است
خوب كه نگاه میكنم این شهر قشنگ بندر است
روزهای خیس از شرجیش خاطره های آبی اش
قدم زدن كنار ماه درشبهای مهتابی اش
قاصدك درخت گل ابریشم دارد
در باغهایش انبه و جم دارد (میوه های استان)
دریا با سفره ی بزرگش و مردمانی كه عاشق هم هستند