خواننده : جمیل خالدی

آهنگساز : آرش پایدار
شاعر : عبدالرحیم قره داغی(وفایی)

متن ترانه :
الا ای ساقی مستان
به حقی پیر میخانه
به گردش بینه جامی می
به یادی چاوی جانانه
امان ای مطربی مجلس
به حقی تاری روحانی
بلاوو به نغمه كری سازت
كه ئاوی ئاوری هجرانه
با شو بروا سه حه ر بی
جانی گولان وه به ر به
گر تو میلت له سر به
كافر اسلامی ناوه
هاتم به بونه ی خاله ت
تووشی بلای زلفت بوم
تیری كی نابه له د بوم
نه مزانی دانه ت داوه
فریادم وه تون فریادم وه تون
هانامی عازیز فریادی وه تون

ترجمه:
تو را قسم به پیر میخانه
با گردش روحانی جام می عشق را بیاورد
به یاد چشمان زیبای یار
فریاد ای نوازنده دف و نی مجلس
به حق موی بزرگ مجلس
صدای سازت بلاگردان شود
كه مثل آبی است بر آتش جان سوز دوری معشوق حقیقی
شب تاریك برود و سحر دوباره نمایان شود .
باغ گل خود را نمایان سازد در كنار تو
اگر تو هم تمایلی به عشق حقیقی داشته باشی .
كافرها را هم می توانی مسلمان كنی
من به خاطر زیبایی روی تو آمدم
اما گرفتار عشق آفریننده ای زیبایی شد
پرنده ای ناآشنایی بودم
نمی دانستم كه چه دامی برای من پهن شده
فریاد از دست عشق فریاد
ای داد ای عزیز فریاد از دست تو و عشقت

مرتبط با این