display result search
آهنگساز:مرتضی محجوبی-خواننده:بنان-شاعر:رهی معیری
تصنیف «كاروان»، نخستین بار در برنامة رادیویی گلهای رنگارنگ شمارة 217، با همكاری مرتضی محجوبی (آهنگساز) و رهی معیری (شاعر) اجرا شد. در این برنامه ابتدا یك قطعه چهارمضراب از ابوالحسن صبا اجرا شد، سپس بنان یك قطعه آوازی در گوشه دیلمان از آواز دشتی اجرا كرد و پس از آن تصنیف كاروان اجرا شد.
تنظیم این قطعات را جواد معروفی انجام داد. او این قطعات را برای اجرا با پیانو و اركستر تنظیم كرد. بنابر برخی منابع، حسینعلی وزیریتبار نوازندگی ساز قرهنی را در این اثر بر عهده داشته است اما تقی روحانی، گویندة برنامه، هنگام معرفی اعضای اركستر گلها در این اجرا، اسمی از حسینعلی وزیریتبار نمیبرد.
اعضای اركستر گلها در این برنامه عبارتند از مرتضی محجوبی، جواد معروفی، علی تجویدی، همایون خرم، حبیبالله بدیعی، عباس شاپوری، سلیم فرزان، محمد میرنقیبی، علیرضا ایزدی، و امیرناصر افتتاح.
تنها نوازندة ساز قرهنی در بین این هنرمندان، سلیم فرزان است. بنابر توضیحات تقی روحانی در ابتدای برنامه، این اثر به یاد مرتضی محجوبی تنظیم شده و این در حالی است كه همسر استاد صبا معتقد است كه محجوبی این قطعه را برای درگذشت استاد صبا خلق كرده و ترجیعبند شعر («با ما بودی، بی ما رفتی») گواه این مدعا است.
ماجرا به همین جا ختم نمی شود زیرا شهرخ پیرنیا (فرزند داوود پیرنیا) نیز معتقد است این قطعه در گردهمایی هنرمندان در منزل پدرش ساخته شده است.
در هر حال داستان، هرچه كه باشد تصنیف كاروان یكی از آثار ماندگار موسیقی سنتی است كه غم سنگینی در آن موج می زند و همیشه زمزمة اهالی موسیقی و نزد مردم از محبوبیت خاصی برخوردار بوده است.
شعر تصنیف كاروان:
همه شب نالم چون نی، كه غمی دارم، كه غمی دارم
دل و جان بردی اما، نشدی یارم، یارم
با ما بودی، بی ما رفتی
چون بوی گل به كجا رفتی؟
تنها ماندم، تنها رفتی
چون كاروان رود
فغانم از زمین بر آسمان رود
دور از یارم، خون می بارم
فتادم از پا به ناتوانی
اسیر عشقم، چنان كه دانی
رهائی از غم نمی توانم
تو چاره ای كن كه می توانی
گر ز دل برآرم آهی
آتش از دلم خیزد
چون ستاره از مژگانم
اشك آتشین ریزد
چون كاروان رود
فغانم از زمین
بر آسمان رود
دور از یارم، خون می بارم
نه حریفی تا با او غم دل گویم
نه امیدی در خاطر كه تو را جویم
ای شادی جان، سرو روان
كز بر ما رفتی
از محفل ما، چون دل ما
سوی كجا رفتی؟
تنها ماندم، تنها رفتی
به كجائی غمگسار من
فغان زار من بشنو باز آ، باز آ
از صبا حكایتی ز روزگار من بشنو، باز آ
باز آ سوی رهی
چون روشنی از دیده ما رفتی
با قافله باد صبا رفتی
تنها ماندم، تنها رفتی