display result search
روزی كه علی قمصری- تارنواز جوان و آهنگساز خوش قریحه- سفر خود را با عنوان تار ایرانی از محلههای تهران آغاز كرد، گمان نمیكردم مسیری این چنین روشن و دلنشین را ایجاد و هموار كند. او بار سفرش را بسته بود تا در ایامی كه موسیقی زنده به گوشها نمیرسد، نوای موسیقی و تار ایرانی را در كوچه پس كوچههای ایران طنینانداز كند. بعد از نواختن چند قطعه در بناهای تاریخی تهران، سفر ایرانگردی خود را با تار ایرانی آغازكرد. به هر شهر كه رفت به لهجه و نوای آن دیار نواخت و به زبان دل مردم آن شهر شعر موسیقی گفت.
«علی قمصری» تا كنون به شهرهایی مانند قزوین، تهران، شیراز، تبریز، اردبیل، كردستان، كرمانشاه، ایلام، خرمآباد، بروجرد، سنندج، صحنه، كنگاور، قوچان، گرگان، خوزستان، تربتجام، شهركرد، مشهد، نیشابور، توس، بجنورد، بهشهر، بابل، یزد، كرمان، میبد، رشت، شوشتر، ساری و مهاباد سفر كرده است. او در این شهرها گاه به تنهایی، نواهای شهر مقصد را به تار نواخت و گاه با همراهی هنرمندان آن شهر و دیار به اجرای برنامه پرداخت. تازهترین اثری كه از طرح «تار ایرانی» منتشر شده، مربوط به اجرای او در شهر بَم است. قمصری به اَرگ بم رفته تا در بزرگترین سازة خشتی جهان كه در فهرست میراث جهانی یونسكو ثبت شده، قطعهای را بنوازد. قمصری برای اجرا در اَرگ بم، تصنیف «دل دیوانه» را انتخاب كرده است. او درباره این اجرا اینچنین نوشته است:
در ارگ باشكوه نخلشهر بم، به همراه هنرمند عزیز كرمانی روزبه ارجمند، تصنیف «دل دیوانه» را اجرا كردیم كه در كنسرت زیبای «همنوا با بم» با صدای استاد شجریان و همراهی همایون شجریان، استاد علیزاده و استاد كلهر اجراشده بود. این تصنیف در سوگ فاجعة زلزلهی بم با نمایی از ارگ، غم و شكوه را همزمان در خود داشت. از جمله ویژگیهای این اثر، آینهوار بودن ریتم لنگ آن(دربخش بی كلام)، سهل و ممتنع بودن، حل شدن شعر و ملودی در هم و داشتن هویت شخصی تك تك سازهای حاضر در آن است. جالب است كه در بدو ورود به بم، وقتی با بافت نخل پوش و صلابت ارگ، مواجه شدم، شعف تماشای سرزندگی شهر، ناخودآگاه در بالاتر رفتن تمپوی اجرایمان تاثیر گذاشت. به طوری كه مولفه ی غم در این اجرا در كنار حس حماسه قرار گرفت. این تغییرات حسی و تاثیرپذیری از فضای محل ضبط، هدیهای است كه زنده بودن اجرا به «تارایرانی» میدهد.»