display result search
موسیقی عاشورایی سرنا نغمهای غمانگیز نه از سر عجز كه در آن شكوه ایستادگی و شجاعت توأم با حزنی غرورانگیز از حقطلبی جاری است كه با اشك درمیآمیزد و رستاخیز میشود.
رستاخیز صبح عاشورای خرمآباد با سوز سُرنا كامل میشود
آتشهای سر به فلك كشیده سحرگاه عاشورای خرمآباد، دستههای سینهزنی كه خود را گِلآگین عشق حسین كردهاند و سرنا و دهلنوازانی كه رستاخیز را برای بینندهگانی تداعی میكنند تا واقعه و ماتمی عظیم را با تمام سلولهای بدن احساس كنند. چندین سرنانواز كه با صداهای ممتد و كشیده و پَد مانند، زمینه را برای نوازنده سلو فراهم میكنند تا هرآنچه كه دل را داغدیدهتر میكند از اعماق وجود در این صور بیدارگر بدمد.
موسیقی عاشورایی سرنا نغمهای غمانگیز نه از سر عجز كه در آن شكوه ایستادگی و شجاعت توأم با حزنی غرورانگیز از حقطلبی جاری است كه با اشك درمیآمیزد و رستاخیز میشود.
بیشك آیین «چَمَری» لرستان ریشه در تاریخ چند صد ساله این مرز و بوم دارد كه تجلی آن در تنوع گسترده موسیقی این ناحیه در ساز بادی سرنا نمود پیدا میكند. این ساز به حدی در زندگی مردمان این منطقه ساری و جاریست كه از تولد تا مرگ را برای خود كار و وظیفه تراشیده است. از جشن تولد گرفته تا جشن بلوغ و عروسی و خبررسانی و ساز رزم و بزم و ساز زراعت و سوگ عزیزی از دست رفته تا دعای باران و تا محرم، سرنا همواره تنیده در تار و پود فرش رنگین فرهنگ و رسوم این سرزمین بوده و «كركیتش»(به فتح «ك» و ساكن بقیه حروف: وسیله كوبیدن رج قالی یا همان پیچمه) رج بر دل خونین به سوگ نشستگان حسین میزند.
موسیقی در فرهنگ مردم لرستان بطوری كه در هر مراسم و آیین اجتماعیِ مردمان این مرز و بوم، حضوری پر رنگ داشته است.
در بحث اتنوگرافی موسیقی قومی و تجزیه و تحلیل محتوای آوایی نیاز به تشریح ساختار فواصل، درجات و چگونگی نظم آنها در ارتباط با «مُد» است لیكن در حوصله این مقال نمیگنجد. چند شخصیت برجسته از فواصل و درجات گام در موسیقی لرستان وجود دارد كه از جنبه مُدال به مُد یا همان مقام «چَمَری» سرنا میپردازیم.
از جنبه فنی و تخصصی كوك سرنا از نتهای دو – ر – می كمتر – فا – سل تشكیل شده است و تاكید گرش ملودیكی بر روی می كمتر، فا و سل و بازگشت به تُن رهبر دو اشاره دارد. این فاصله و درجه بندی، مُد «چمری» سرنا را میسازد. مد چمری یا چمرونه سرنا اساساً یك مد ملودیك متریك بر میزان شش چهارم است. اساساً در چنین مدهایی كه تعداد آنها فراوان است، مد، ماهیت خود را در قالب یك ملودی عرضه میكند.
سُرنا یا سورْنا نام ساز بادی باستانی ایرانی است كه از چوب ساخته میشود و از دسته سازهای دو زبانه است. سرنای محلی بیشتر با دهل نواخته میشود و در بعضی نواحی مانند بختیاری و دزفول از سرنای كوچك استفاده میشود. سُرنا و كَرنا هر دو به معنی بوق و با واژه «Horn» در انگلیسی از یك ریشه هستند. در اصل در میان اقوامی كه زبان هندواروپایی اولیه را صحبت میكردند این ساز به علت اینكه از شاخ حیوانات ساخته میشد به این اسم نامیده شده است. شاهد دیگری كه بر این ادعا و مشابهت، مهر تائید میزند نام ذوالقرنین، به معنی دارنده دو شاخ است. قَرن كه مُعَرَّب كَرن است (كه در اسم كَرنا مشاهده میشود) به معنی شاخ است. البته سُرنای كنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفتهتر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی به شمار میآید.
سرنا سازی نه تنها محلی، بلكه باستانی است. در اشعار شعرای ایران بسیار نام سرنا، سورنا و سورنای آمده است. این ساز در سیستان و بلوچستان ، خراسان و لرستان از دیرباز رواج داشته و حتی امروزه نیز در مجالس شادی و به هنگام خواندن ترانههای محلی این نواحی بكار میرود. در نواحی لرستان سرنای كوچك و در نواحی بختیاری سرنای بلند برای مراسم شادی و غم و سرنای كوتاه بیشتر برای مراسم غم معمول است. سرنای محلی معمولاً با دهل نواخته میشود.در میان سرنا نوازان مشهور ایرانی میتوان از شامیرزا مرادی مشهورترین نوازنده سرنای كوچك (كوتاه)، علیاكبر مهدیپور دهكردی، نوازنده نوروزنامه یا همان موسیقی هنگام تحویل سال نو نام برد.
لرستان بویژه در سالهای اخیر با استقبالی بینظیر در گرایش به سرنا همراه بوده و این استقبال بیشك مدیون تلاشها و موفقیتهای جهانی مرحوم «شاهمیرزا مرادی» در مكتب درود لرستان و مرحوم شكراله سپهوند در مكتب خرمآباد بوده است.
**مقامهای سرنا:
-مقامهای شادی (عروسی):
رقص (سنگین سماع، دو پا، سه پا، شانه شكی، اشكاری)
-مقامهای سوگواری:
نوع ساز (دهل، سرنا) موسیقی سوگواری بیشتر جنبه آیینی داشته و در مراسم عزاداری از روزگار كهن تا كنون كاربرد فراوان دارند معروفترین مقامهای آن عبارتند از:
پاكتلی، چمری یا چمرانه، سحری، شیونی، یاری، كریمخانی، راراپیشكوه و راراپشتكوه
«احسان عبدیپور مشهورترین سرنانواز لرستان جوانی خوشآتیه است كه برای رسیدن به قله نوازندگی سرنا سالها دو سبك مكتب دورود و خرمآباد را فراگرفته و نوای سرنا را در تمام قارههای جهان طنینانداز كرده است. به گفته خودش تلاش دارد تا این ساز را هرچه بیشتر به جهانیان بشناساند.
او در گفتوگویی كوتاه با خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس در مورد سرنای محرم میگوید:
«همانطور كه در لرستان گویشها و لهجههای مختلف وجود دارد این تفاوت در سرنا نوازی نیز كاملاً مشهود است. مثلاً شهرستان دورود دارای سیاق خود در سرنا نوازی است و در آثار هنرمند بزرگ این شهر یعنی مرحوم استاد شاهمیرزا مرادی شما سوناریتهای صاف و صدایی صیقلی با موتیفها و جملهبندیهایی مواجه میشوید كه خاص آن منطقه است یا شهرستان الشتر كه دارای لهجه خود است و شهر خرمآباد با آثاری از مرحوم شكرالله سپهوند كه از نوابغ سرنا نوازی بود كاملا این تفاوت هویداست و در سوناریته ساز این استاد نوعی خش ظریف و صدایی بسیار گیرا به همراه موتیفهایی دلنشین مختص شهر خرمآباد وجود دارد.
محرم در لرستان یعنی همه غم. سوگ و سوگواری همه با موسیقی انجام میشود. ما در لرستان به سوگ «چمر» میگوییم و مقامی موسیقایی هم با همین نام یعنی «چمری» داریم كه موتیفها جملهها فیگورها و حالات و نغماتش همه ویژه محرم و عزاداری سالار شهیدان است و این موسیقی به حدی حزین است كه هر شنوندهای حتی كسی كه برای اولین بار آن را گوش دهد شدیداً تحت تاثیر قرار گرفته و عمیقاً محزون میشود.
در مراسم سینهزنی خرمآباد سرنا و دهل دسته را همراهی كرده و در جلوی آن به اجرای نغمات میپردازد. موتیفهای «چمری» طی صدها سال به آنچنان پختگی و تكاملی رسیدهاند كه كوچكترین تغییری برای بهتر شدن نمیتوان در آنها داد و همه ملودیها بسیار قوی و گیرا و بهغایت محزوناند و تمام و كمال عاشورا را در ذهن عزادار تصویر میكنند. یك اجرای سرنا نیز مختص به صبح عاشوراست و بسیار حزنانگیز و درعینحال رستاخیز گونه است و به جرات میتوان گفت یكی از محزونترین نغمات جهان است.»
نوازنده سرنا به همراه نوازنده دهل كه هشت شب اول ماه محرم را به همراه هیات سینهزنی نوای غم سرداده حالا در روز تاسوعا از ظهر كارش را شروع میكند و به همراه هیات مسافتی حدود 20 كیلومتر را در داخل شهر طی میكنند و نوازندگی میكنند. در این بین و در فواصل معین، هایات طبق برنامهها و دعوتهای از قبل هماهنگ شده در مقابل خانهای كه نذر و احسانی دارد توقف كرده و نوازنده سرنا و دهل مقابل در خانه و در برابر صاحب خانه ایستاده و چند دقیقهای را مینوازند سپس هیات برای صرف نذری داخل میشود. این كار تا غروب و هنگام نماز مغرب ادامه مییابد. پس از نماز، نوازندگان در پیشاپیش هیات در مسیر شبانگاهی كه به مصلای شهر خرمآباد منتهی میشود حركت میكنند.
و اما صبح عاشورا، از سحرگاه نوازندگان سرنا و دهل اینجا حدود 5 نوازنده سرنا و 5 نوازنده دهل با هم یك گروه را تشكیل داده و حدود ساعت 3 الی 4 صبح برای مراسم گلمالی میروند. ستونهای سربه فلك كشیده آتش كه تا دهها متر زبانه میكشد، تاریكی مطلق سحرگاه را تا شعاع 50 متریاش مثل روز روشن میكند. این آتش به منظور خشك كردن گل خیسی است كه عزاداران بر تن مالیدهاند و این آتش در آن صبح سرد هم گرما بخش بوده هم گل را خشك میكند.
نوازندگان نیز چون پیش قراول هیات هستند زودتر از همه گلمالی كرده و جلوی آتش میایستند و خود را خشك كرده و شروع به نواختن میكنند. این نواختن به نوعی اعلان و اعلام صبح عاشوراست و بسیاری را برای این مراسم بیدار میكند و به تدریج سیلی از جمعیت گرداگرد استخرهایی از گل و كوههایی از آتش آمده و نوای حزنانگیز سرنانوازها كه با ضربات همزمان چندین دهل درمیآمیزد، این تركیب گل و آتش و سوز سرنا و صدای پرقدرت دهل، فضایی رستاخیزگونه به وجود میآورد و صحنهای مبهوتكننده تشكیل میشود و پیش از برآمدن آفتاب، هیاتی حدود ده الی بیست هزار نفری به دنبال نوازندگان سرنا و دهل به راه میافتند تا عاشورا در گرد و غبار برخاسته از تن عزادارانی كه بر سینه و سر میزنند، رستاخیز شود...