display result search
محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی در برنامه تلویزیونی «تب تاب» كه از شبكه سوم پخش میشد سخنانی مطرح كرد كه در نوع خود جالب و شنیدنیست.
كسانی خارج از موسیقی تعیین كننده هستند/سلطان كنسرت، شخص است
به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس، محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی در برنامه تلویزیونی «تب تاب» كه از شبكه سوم پخش میشد سخنانی مطرح كرد كه در نوع خود جالب و شنیدنیست. او به مسائل و مشكلات امروزه موسیقی و برخی افراد و جریان های سودجو در موسیقی اشاره كرد كه در ادامه میخوانید:
معتمدی: امشب اینجام تا از مشكلات جامعه موسیقی كه فكر میكنم دغدغه عمومی جامعه است حالا نه به عنوان مدعیالعموم بلكه هم از جانب مردم و هم از جانب هنرمندان كمی صحبت كنیم. مردمی كه حق دارند خوب بشنوند.
مجری به عنوان اولین سوال پرسید كه سبك محمد معتمدی دقیقا چیست؟ یعنی موسیقی اصیل است یا فیوژن و تلفیقی؟
معتمدی: ببینید من برآمده از موسیقی سنتی هستم یعنی موسیقی سنتی به معنی واقعی كلمه ولی چیزی كه امروز سعی میكنم به مخاطبم ارائه بدهم چیزی بر مبنا و اساس موسیقی سنتی است ولی در قالبی كه قابل شنیدن و گوش دادن روزمره برای جوان نسل امروز هم باشد. موسیقی من به لحاظ ساختاری، تایمینگ، اوورتورها و رنگ آمیزی بین كلام رو بر مبنای همان موسیقی سنتی را رنگ جدیدی میدهیم كه مخاطب جوان امروزی بتواند با آن ارتباط برقرار كند.
شما جوایز بینالمللی بسیاری بردهاید. آیا به نسبت همان جوایز متعدد بین مردم به شهرت رسیدهاید یا نه؟
معتمدی: من نمیدانم چقدر بین مردم شناخته شده هستم. شناخته شدن امروزه به تریبون داشتن بستگی دارد. در كشور ما مقوله موسیقی تقریبا مقولهای رها شده است. ما نهادی نداریم كه موسیقی خوب را برای مردم تولید كند تا ذائقه مردم متوجه آثار خوب شود و متاسفانه اینچنین نهادی در كشور نداریم.
(مجری) یعنی دفتر موسیقی وزارت ارشاد فقط كار صدور مجوز آلبوم ها و كنسرتها را انجام میدهد؟
معتمدی: ببینید چیزی كه بنده در طول 20 سال كار موسیقی تجربه كردهام آنچه كه من مراجعه به دفتر موسیقی داشتهام صرفا برای صدور مجوز بوده البته خدای نكرده نمیخواهم سخن منفی در رابطه با عزیزان دفتر موسیقی گفته باشم ولی این مقوله چیزی بود كه ما باید از آن رد میشدیم تا بتوانیم كارمان را انجام بدهیم. منی كه معتمدی هستم و بسیاری دیگر هنوز جایگاهی در موسیقی این كشور نداریم كه بگویند به واسطه اعتبار این آدم میتواند كار ارائه بدهد.
آیا مردم به خوانندهها خط میدهند كه چه بخوانید یا خوانندهها دارند آثاری تولید میكنند كه میگوییم گوش مردم خراب شده؟ الان كدام حالت وجود دارد و مطلوبش كدام است؟
معتمدی: حالت مطلوب این است كه هنرمند با توجه به اقتضاعات و ذائقه روز جامعه آثاری تولید كند كه استاندارد و عیار بالا داشته باشد. شاید خود مردم آن جامعه هم متوجه نباشند كه گاهی كارهایی را كه فكر میكنند خوب است دارند گوش میكنند ولی آن كارها با اصالتشان و با معیارهای اصیل موسیقی آن جامعه خیلی سازگار نیست و من فكر میكنم هنرمندها و دولت این دو مسولیت دارند در قبال مردم. دولت كه عموما وظیفه اصلیاش در حوزه آموزش است. دولتها به شدت در حوزه آموزش مسول هستند. ما نهاد سیاستگذار در حوزه موسیقی نداریم كه بتواند از امكانات خود موسیقی استفاده كند و از درآمدهای خود موسیقی به نفع مردم استفاده كند.
شما در جایی از عنوان «سلطان كنسرت» نام بردید. این سلطان كنسرت یك شخص است یا نهاد یا ارگان یا مافیا است؟ چیست؟
معتمدی: سلطان كنسرت تا حدودی می تواند مجاز هم باشد. خیلی واژه بدی نیست. مثلا یك نفر صادر كننده بسیار موفق فرش است او را سلطان فرش مینامند و در موسیقی هم اینچنین داریم ولی زمانی مشكل درست میشود كه این سلطان بخواهد از قدرت و روابط و شرایط خود در آن صنف استفاده كند و بازار را به انحصار خود دربیاورد بخاطر نفعش شخصی و سود خودش برای آن صنف تعیین تكلیف كند اینجاست كه من او را سلطان كنسرت از آن جنبه مینامم.
این سلطان كنسرت شخص است یا سیستمی است یا ارگان است؟ چیست؟ مردم حق دارند بدانند.
معتمدی: این كه من میگویم تا حدود زیادی شخص است یا شاید اشخاص معدودی هستند. برخی فكر میكنند چون سالهای سال ساز و كار بلیت كنسرتها را در اختیار داشتهاند به دیتا بِیس و اطلاعات شخصی هنرمندان دسترسی پیدا كردهاند و اینها به بازار كنترل پیدا كردهاند و به بازار خط میدهند و سود خیلی از اینها در ظهور و پدید آوردن خوانندههای جدید است كه آنها هم برای من عزیز هستند و نمیخواهم خدای نكرده به آنها توهین یا بی احترامی كرده باشم. این تهیه كنندهها می روند سراغ خوانندهای كه شاید خیلی عیاری نداشته باشد و شناخته شده نیست و كاری نكرده است و به راحتی میتواند با آن خواننده یك قرارداد نود و پنج درصد به پنج درصد ببند یعنی 95 درصد آن شركت ببرد و خواننده تنها 5 درصد ببرد و به واسطه سرمایهگذاری میلیاردی كه بر روی آن میكند و این حقیقت كه بشر ذاتا اسیر تبلیغات است. برخی از اینها آثاری تولید میكنند كه در عالم واقع وجود خارجی ندارند یعنی اینچنین هنر یا ویژگی وجود ندارد. یك فایل پنج دقیقهای از این آدم با یك كت و شلوار و مدل موی خوشگل اینها را بستهبندی كرده و به هرچی شبكه وجود دارد ارسال كرده است بعد كه مردم برای كنسرت این هنرمند دعوت میشوند و میآیند البته در این حین و همزمان این شركت دارد روی دیگر هنرمندان بعدی هم كار میكند، بعد كه مردم یك یا دوسال میآیند به كنسرت این خوانندهها و میبینند كه خبر خاصی نیست و دقیقا مثل یك خبر كه ابتدا برای آدم تازگی دارد و بعد تكراری میشود یا مثل جوك كه بعد از یك مدت بی مزه میشود، كار این خوانندگان هم خیلی زود تكراری میشود و خواننده و پكیج بعدی بیرون میآید ولی هنر واقعی هیچ وقت بیمزه نمیشود.
موسیقی اصیل ما خیلی كم فروغ شده و شاید شما محمد معتمدی و همایون شجریان، سالار عقیلی و سینا سرلك و چند نفر دیگه هستید كه دارید از این نوع كلام با اتفاقات مدرنیزه ش استفاده میكنید و ارائه میدهید. چرا نسل جوان ما این فضای موسیقی سنتی را خیلی دوست ندارد؟ شما چكار كردید كه دوست بدارند؟ چكار باید كرد كه ما با آنچه كه از نیاكانمان به ما رسیده آشتی كنیم؟
معتمدی: من دانش آموخته دانشكده صدا و سیما هستم. زمانیكه فارغ التحصیل شدم آقای علیعسكری كه الان رئیس سازمان هستند آن زمان رئیس دانشكده ما بودند و به نوعی ایشان استاد من محسوب میشوند. رئیس سازمان صدا وسیما وظیفهاش است كه به حال موسیقی فكر كند و برایش برنامهریزی كند. باید از استاد حسین علیزاده استاد كیهان كلهر و اساتید دیگر دعوت كند بنشینند دور یك میز و بگویند كه ما برای این موسیقی چكار میتوانیم بكنیم. كی همچنین كاری كردهاند؟ هیچ وقت اینچنین كاری نكردهاند. ما هیچ شرایط و بستری برای دعوت از اساتید برای صحبت و برنامهریزی در مورد موسیقی نداریم. موسیقی یكی از بخشهای اصلی فرهنگ جامعه است. در كشورهای غربی موسیقیهایی كه قرار است رونمایی و معرفی بشوند از طریق رسانههای آن كشورها و رادیو تلویزیون آنها آثارشان معرفی میشوند ولی بگذارید رك بگویم امروزه موزیسینهای ما برای معرفی آثارشان ابتدا آنها را ایمیل میكنند به آن طرف و از آن طرف با امواج دوباره فرستاده میشوند این طرف. ما چرا نباید یك رسانه قوی در حوزه موسیقی داشته باشیم؟
شما الان در مورد هر نوع موسیقی صحبت می كنید یا فقط موسیقی سنتی؟
معتمدی: من صحبتم هرنوع موسیقی است و نه فقط موسیقی سنتی. موسیقی سنتی هم اینجور نیست كه بی ایراد باشد. بسیار موارد زیادی وجود دارد كه آثاری تولید شده كه اصلا قابل گوش دادن نیستند. و موسیقی سنتی به مثابه حصار امنی نیست كه ما برویم داخلش و هركاری كه ساختیم خوب باشد. اصلا اینچنین نیست. در ضمن موسیقی پاپ ژانری است كه آنقدر كار خوب در آن خلق شده كه من در مقابل بسیاری از خالقین زانر پاپ تعظیم میكنم. مگر میتوان بابك بیات را انكار كرد. یا دیگران را و امثال ناصر چشم آذر خدا بیامرز را.
قدیمها اینطور بود كه گِیتهایی بود كه خواننده باید از همه آنها با موفقیت میگذشت و بسیار امتحان میداد تا به او بگویند شما الان صلاحیت خوانندگی دارید. الان چرا اینچنین نیست؟
معتمدی: من كتابهای تاریخ موسیقی را كه میخواندم به شخصی با نام حاج آقا محمد ایرانیمجرد این نه خواننده بوده نه نوازنده بلكه موسیقیشناس بوده و اكثر موزیسینهای ایرانی در محافلی كه در منزلش برگزار میشده حضور مییافتند. كسانی كه میخواستند قابلیت خود را در موسیقی نشان بدهند به خانه او میآمدند. بخشی هم مرجعیت رادیو تلویزیون به واسطه برنامه گلها و برنامه تكنوازان و رویدادهایی اینچنین كه رادیو تلویزیون را به مرجعی قابل اتكا تبدیل كرده بود. الان ما هم در صدا و سیما شورا داریم ولی عملا خبری از تولید موسیقی نیست. البته یك زمانی اینچنین نبود و بنده یك سری آثار مرحوم یاحقی و دیگر اساتید را كه خلق كرده بودند در مركز صدا و سیما بازخوانی و ضبط كردیم ولی الان تولید در این سازمان تقریبا تعطیل شده است. البته همان آثار و خیلی دیگر از آهنگ ها و آثار كه خلق شدند آنچنان كه باید پخش نشدن و بیشتر در آرشیو ماندند.
در مورد جشنواره موسیقی فجر بگویید بخصوص ازین بابت كه میگویند جشنواره سینمایی فجر مهم است و جشنواره موسیقی فجر هم در سطحی بسیار پایینتر وجود دارد.
معتمدی: كلا موسیقی در كشور ما بودجه درست و حسابی ندارد. چرخ آخر درشكه موسیقی بوده و كمترین بودجه را داشته و موسیقی هم ساز و كار درستی نداشته كه از ظرفیتهای خودش استفاده شود. ما بنیادی تشكیل ندادیم كه از موسیقی به نفع خودش استفاده كنیم. بخشی از درآمد موسیقی دارد از گردونه موسیقی خارج میشود و هیچ آیدی برای موسیقی ندارد. در حوزه موسیقی یك نفر تهیهكنندهس یك نفر خوانندهس و یك نفر هم نوازنده كه كار خود را انجام میدهند و یك نفر هم هست كه در اصل هیچ ربطی به موسیقی ندارد ولی جایی نشسته و میگوید كنسرتها از كانال من رد شوند البته اینها را كه میگویم به زبان نمیگوید بلكه اینها ساز و كارهایی است كه روال شده و انجام میگیرد. حرف من این است كه این نهاد كه با یك كامپیوتر نشسته و در حال كنترل بازار موسیقی ماست چه آوردهای برای موسیقی ما داشته است كه باید میلیاردها تومان از موسیقی بیرون ببرد؟ چرا این درآمدها نباید داخل حوزه موسیقی باشد كه زمانیكه فلان هنرمند در بستر بیماری میافتد باید برایش شماره كارت اعلام كنیم. چرا نباید بنیاد یا صندوقی داشته باشیم؟ انجمن موسیقی ایران برای همین ماجراها تاسیس شده كه الان بایكوت شده. می گویند اصل 44 میگوید خصوصیسازی میگویم خصوصیسازی این نیست كه ول كنی و بروی! خصوصیسازی یعنی اینكه به بخش خصوصی بسپاری و ما به عنوان متولی دولتی نظارت كنیم. الان كه مثلا صادرات واردات به بخش خصوصی واگذار شده آیا دولت همه چیز را رها كرده و رفتهاند در خانه خوابیدهاند؟ ولی واقعا در حوزه موسیقی اینچنین شده است و به بخش خصوصی واگذار شده. حالا چه اتفاقی افتاده؟ مثلا یكی كارخانه آبمیوه فروشی دارد، یكی كارخانه حشرهكش دارد و آن به جای متولی موسیقی تعیین میكند چه خوانندهای بیاد در جامعه و چه خوانندهای نیاید.
امسال اثری در جشنواره فیلم فجر به عنوان كار سال انتخاب شد با عنوان «وقتشه كه شماره تو بگیرمو زنگ بزنم» نظر شما را جویا شدیم.
معتمدی: والا من چی بگم. الان جلوی دوربین حرفی بزنم یك عده جوون كه زحمت كشیدن و با امیدی دارند كار میكنند ناامید بشوند...ما به عنوان هنرمند، اینجا به عنوان رسانه و مردم به عنوان بستر جامعه باید كاری كنیم كه زمینه برای رشد گیاههای خوب بیشتر فراهم شود ما نمیتوانیم بگوییم شما نخوان، این نخواند آن نخواند! همه باشند لیكن زمینه برای رشد عمومی همراه با آموزش درست فراهم باشد. شرایط باید به گونهای باشد كه مردم لااقل باید با موسیقی ملی خود آشنایی داشته باشند و الان ندارند. آقای فردوسی پور با برنامه نود كاری كرده كه من كه موزیسین هستم میدانم كه دقیقا آف ساید چیست و الان میدانم كه بازیكنی كه به سمت دروازه میرود كسی رویش خطا كند كارت دارد یا نه همه اینها را از برنامه نود یاد گرفتهام ولی در موسیقی اینچنین اتفاقی نیافتاده است.
انتهای پیام/