display result search
در بحبوحه جنگ شور و اشتیاق داشتیم برای رفتن به جبهه اما به خاطر سن و سال به ما اجازه حضور در جبهه را نمیدادند، البته شنیده بودیم كه در قالب كارهای فرهنگی مانند گروههای سرود میتوان به جبهه اعزام شد.
خبرگزاری فارس، گروه فرهنگ و هنر ـ علیرضا سپهوند: هزاران هسته فعالیت فرهنگی مقارن سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی شكل گرفت كه نقش محوری در پیشبرد اهداف انقلاب داشت. از مساجد و مدارس دینی تا روضهها، هیئتها، انجمنهای اسلامی و جلسات قرآن. همه اینها عامل اصلی انقلاب بودند در میان مردم و انقلاب از تربیت توده مردم به وسیله نهادهای اینچنینی به وقوع پیوست. بستر این هستهها و مراكز انقلاب، فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بود. از اشعار و ترانههای اعتراضی و انقلابی گرفته تا پوسترها، دیوارنوشتهها، نمایشنامهها، تئاترها، مستندها، عكسها و... همه و همه ابزاری بودند در دست مردم و هنرمندان تا به گسترش و عمق فكری و عینی انقلاب یاری رسانند. همه این تحركات، نوعِ متمایزی از هنرِ درباری و روشنفكری را نمایان كرد: «فرهنگ و هنر مردمی انقلاب».
بعد از پیروزی انقلاب و شروع دفاع مقدس، به واسطه اوضاع خاص آن دوره، حضور مردمی در عرصههای اجتماعی، سیاسی و نظامی نیز پُررنگ شد و چهرهای خاص از فضای اجتماعی ایرانِ دهه 60 را تصویر كرد. گروه سرود امور تربیتی خرمآباد از دل این دوران پدید آمد. گروهی كه اعضای آن طی سالیان جنگ با سرود «جنگ جنگ تا پیروزی» خود هر آنچه داشتند برای روحیه بخشیدن به رزمندگان اسلام تا خط مقدم نبرد پیش رفتند و ندای حماسه سر دادند. مسعود پورحمزه یكی از اعضای آن گروه سرود است كه حالا در شغل مقدس معلمی در اواسط دهه پنجم زندگی خود بهسر میبرد. او در آن سالها نوجوانی دوازده ـ سیزده ساله بود كه به جبهه رفت. مصاحبهای با او صورت گرفته از روزهای جنگ و حماسه و نوجوانانی كه تا خط مقدم پیش رفتند، كه در ادامه میخوانید:
گروه سرود امور تربیتی چه سالی و چطور شكل گرفت و هسته اولیه آن چه كسانی بودند؟
گروه موزیك و سرود امور تربیتی خرم آباد در ابتدای تابستان 1364 با به كارگیری مرحوم استاد عیسی سپهونی راهاندازی شد٬ و هسته اولیه آن چند نفر از بچههایی بودند كه سال قبل در اولین جشنواره سرود كشوری (یادواره شهیدان رجایی و باهنر _ شیراز ) حضور یافته بودند. اسامی این بچهها سید نظامالدین موسوی، مهرداد مرادی، حجت فتاحی، نورخدا فتاحی و رسول امیدی بودند. در بحبوحه جنگ شور و اشتیاق داشتیم برای به جبهه رفتن لیكن به خاطر سن و سال به ما اجازه حضور در جبهه را نمیدادند البته شنیده بودیم كه در قالب گروههایی چون سرود و كارهای فرهنگی میتوان به جبهه اعزام شد.
گروه سرود امورتربیتی چه سالهایی به مناطق جنگی اعزام شدند؟
اولین اجرای مناطق جنگی در پاییز 1364 اتفاق افتاد یعنی بعد از كمتر از 6 ماه از تشكیل گروه به پادگان شفیعخانی و تمام مناطق جنگی جنوب و خرمشهر اعزام شدیم و پس از آن تا پایان جنگ بارها به مناطق جنگی جنوب و غرب اعزام شدیم. همچنین در بیشتر اعزام نیروهای استان و چند اعزام نیرو در سطح كشور٬ خصوصا اعزام 100 هزار نفری معروف سپاهیان محمد(ص) نیز حضور یافتیم. چیزی كه من در قالب چند جمله و یك پاراگراف خدمت شما عرض میكنم حاصل سالها خاطره از جنگ و شوق و دلهره و ایمان و امید و شوق پیروزی و حوادثیست كه كم و بیش برایمان پیش میآمد.
تعداد اعضاء گروه چند نفر بود و عمده فعالیتشان چه بود. آیا فقط سرود میخواندند یا ساز هم مینواختند؟
تعداد گروه متغییر بود٬ گاهی تعدادی اضافه و یا كم میشدند و عدهای یك دهه با گروه بودند، اما همیشه تعداد 30 تا 40 نفر آماده برای اجرا بودند و استاد از بین آنها انتخاب میكرد، هم ساز میزدیم و هم سرود میخواندیم، و در اكثر مناسبتها حضور داشتیم از هفته دفاع مقدس گرفته تا دهه فجر و ایام محرم و جشنهای انقلاب، آغاز مهر، تشییع جنازهها، اعزام نیروها، نمایشگاهها كه بیشتر نظامی بود و سمینارها و جلسات مهم لیكن بیشترین اجرای ما در مناطق جنگی و یا مرتبط با جبهه و جنگ بود.
آیا زمانیكه در جبههها به سر میبردید حادثه یا اتفاقی برای گروه پیش نیامد؟
اتفاقات كه خیلی زیاد، مثلا حضور در مناطقی كه فاصله اندكی تا خط مقدم نبرد فاصله داشت و اتفاقات زیادی رخ میداد مثلا در یكی از سفرهایمان در ارتفاعات پاوه مشغول اجرای برنامه برای رزمندگان بودیم كه با حمله دشمن و شروع درگیری و تیراندازی مستقیم به سمت گروه بلافاصله كمین گرفتیم و ما را پناه دادند و بعد از پاتك نیروهای خودی و عقب راندن دشمن ما را سوار دو دستگاه لندكروز كردند و به داخل شهر و محوطه سپاه صحیح و سالم انتقال دادند. جایی دیگر در گیلانغرب در حال عزیمت به سمت مقر فرماندهی سپاه در نزدیكی خط مقدم بودیم كه بلافاصله به راننده ماشین ما خبر دادند كه باید برگردیم و ماشین با سرعت زیاد از راه خود برگشت و چند كیلومتری كه دور شد فهمیدیم كه عراقیها شیمیایی زده بودند. حتی وضعیت طوری بود كه چون در آن زمان تلفن در دسترس همه نبود و ما در یك منطقه مشخص و ثابت هم نبودیم، خبر به خانوادههایمان رسیده بود كه همگی ما در این حمله شیمیایی به شهادت رسیدهایم و خانوادهها به محل اعزام ما در پادگان امام حسین خرمآباد برای كسب خبر رفته بودند كه خوشبختانه این شایعه پس از فقط چند ساعت با خبر سلامتی ما به خوشحالی خانوادهها منجر شد.
در بحبوحه جنگ آیا با سرداران نامدار یا مقامات سرشناس آن زمان هم دیدار داشتید و برایشان اجرا كردید؟
بله، با رهبر معظم انقلاب در زمان ریاست جمهوری در مراسم اعزام سپاهیان محمد و تغییر نظام آموزشی دیدار كردیم٬ كه این دیدار یكی از ماندگارترین و باافتخارترین دیدارهایی است كه در خاطراتمان از آن یاد میكنیم. آیتالله هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی٬ مرحوم سید احمد خمینی را در جماران، و مسولین استانی و فرماندهان قرارگاههای غرب و جنوب، و آقایان آهنگران و كویتی پور را دیده بودیم. سال 66 بود كه بعد از اعزام به منطقه جنگی جنوب در راه بازگشت به شهرمان خرمآباد در شهر اهواز شام مهمان آقای آهنگران بودیم كه این دیدار هم برایمان بسیار بیادماندنی و لذتبخش بود. در تشییع جنازه شهید حبیب فلاحنژاد هم با كویتیپور دیدار كردیم و در فضایی صمیمی ساعتها با ایشان مصاحبت كردیم.
آیا آثاری از این گروه به صورت آلبوم یا تكآهنگ یا بصورت كار تولیدی برای رسانه ملی خلق شده است؟
متاسفانه آثاری از گروه تولید نشده اما در دوران دفاع مقدس از رسانه ملی از اجراهای گروه پخش میشد. البته سال 65 كه به منطقه عملیاتی غرب رفته بودیم حدود دو هفته هم در یكی از مقرهای سپاه پاسداران كرمانشاه (باختران آن زمان) بودیم كه دو آلبوم از ما ضبط كردند و در پكیجی به ما هدیه دادند و تیراژی هم از آن تكثیر شد كه اطلاع دقیقی از كم و كیف آن ندارم. ولی شاید الان چون چند دهه از آن زمان گذشته و نسل امروز ما را نشناسند لیكن در آن زمان چون ما در تمام جبههها اجرا كرده بودیم تقریبا همه مارا میشناختند و با آهنگهای روحیهبخشمان آشنایی داشتند. بسیجیان ما هم از آهنگهای ما روحیه میگرفتند هم از سن و سال كم ما كه به جبهه آمده بودیم كه در گروهمان عضو 11 ساله هم داشتیم و میانگینمان 13 سال بود.
از حال و هوای بچهها و شوقشان برای حضور در جبهه بیشتر بگویید.
با توجه به شرایط سنی همیشه برای اردو سر از پا نمیشناختیم، خصوصا اگر اعزام به مناطق جنگی بود، و اگر كسی از بچهها با توجه به محدود بودن افراد انتخاب نمیشد جزو خاطرات تلخ او محسوب میشد . چون همیشه در زمان برگشت كلی خاطره داشتیم كه تعریف كنیم و همچنین احساس میكردیم در این دفاع از مملكت ما نیز دِین خود را ادا كردهایم. هرگاه كه از جبهه باز میگشتیم با حالتی از غرور و افتخار در كوچه و محلهمان قدم برمیداشتیم و خود را جبهه رفته تلقی میكردیم و ازین به خود میبالیدیم و اینكه نسبت به همسالانمان این شانس به ما رو كرده بود كه برویم و جنگ و جبهه را از نزدیك ببینیم و تجربه كنیم.
گویا كتابی در مورد خاطرات اعضای گروه سرود امورتربیتی در جبهه، منتشر شده است، مختصری در مورد این كتاب توضیح دهید.
بله كتابی با نام «جنگ جنگ تا پیروزی» به قلم توانای آقای سامان سپهوند در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در تابستان 95 چاپ شده كه به خاطرات بچهها از تشكیل گروه تا پایان جنگ و پذیرش قطعنامه میپردازد، كه همراه با تصاویری خاطره انگیز از آن دوران همراه است. همچنین تحلیلی جامعه شناسانه بر شیوه مربیگری و تربیتی استاد سپهونی دارد كه میتواند راهنمای خوبی برای معلمان و مربیان در سطح كشور باشد.
آیا تا كنون بصورت رسمی تجلیلی از این گروه صورت گرفته است؟
نه متاسفانه بجز مراسم رونمایی از كتاب كه به همت حوزه هنری استان و قرارگاه فرهنگی صاحب الامر انجام شد، مراسمی برای گروه برگزار نشده است. البته یك جشنواره موسیقی كشوری باز هم به همت حوزه هنری با نام استاد سپهونی و یك مراسم یادبود برای ایشان توسط دفتر مطالعات جبهه فرهنگی نیز در همین دهه انجام گرفت كه جا دارد از آقایان سامان سپهوند و فرشاد سیفی كه در برگزاری این دو برنامه تلاش زیادی كردند تقدیر و تشكر كنم.
مخاطبانی كه این مصاحبه را میخوانند احتمالا تمایل دارند كه از سرنوشت اعضای این گروه اطلاعاتی داشته باشند، در صورت امكان از سرنوشت برخی از اعضای این گروه بویژه آنها كه احیاناً در عرصههای علمی، سیاسی و اجتماعی موفقتر بودهاند اشاره بفرمایید.
بله خوشبختانه اكثر بچههای گروه امروزه از افراد موفق جامعه و باعث افتخار هستند و در مسولیتها و شغلهای خود افراد موفقی برای جامعه هستند كه به عنوان نمونه میتوان به «سید نظام الدین موسوی» مدیرعامل پیشین خبرگزاری فارس و معاونت فعلی رسانهای آستان قدس رضوی، «ساسان والیزاده» مدیرعامل اسبق خبرگزاری ایسنا و معاونت موزه دفاع مقدس تهران، «محسن سلیمانی» رییس فرهنگسرای ارسباران و «محسن عادلی» استاد دانشگاه و نخبه علمی كشور در علم شیمی و نانو تكنولوژی و استاد مهمان دانشگاه برلین، اشاره كرد كه البته اسامی سایر عزیزان كه هركدام در عرصههای علمی و فرهنگی و اجرایی به خدمت مشغول هستن و بنده از اینكه فرصت نشد نام سایر عزیزان را یادآوری كنم عذرخواهی میكنم.
انتهای پیام/