display result search
پژوهشگر و نوازنده رباب بلوچی میگوید موسیقی اصیل بلوچی بسیار كمرنگ شده و تنها در روستاها شنیده میشود، درحالیكه ده ـ دوازده سال پیش در اجراهای صحنهای و جشنوارهای موردتوجه بود.
به گزارش خبرگزاری فارس، فاروق رحمانی شستان، پژوهشگر و نوازنده رباب، نواختن این ساز كهن را نزد هنرمندانی چون دین محمد زنگشاهی، امیرخسرو سیاهانی، ابوالقاسم حسینینژاد، حاتم سید زاده و وحید سیدزاده فراگرفته و اركان اصلی موسیقی بلوچی را نیز از بزرگانی چون علیمحمد بلوچ، پهلوان رسولبخش زنگشاهی و پهلوان خداداد زنگشاهی آموخته است.
رحمانی كه از برگزیدگان بخش پژوهش دهمین جشنواره موسیقی نواحی بوده درباره این رویداد گفت: به نظرم برای بررسی و نقد امور باید هم نقاط مثبت و امیدواركننده را دید و هم نقاط ضعف را. در همین راستا باید به این نكته اشاره كرد كه در جشنوارهها با موسیقی بلوچی برخورد خوبی صورت میگیرد و این برنامهها چه از لحاظ احترام و حفظ حرمت هنرمند و چه از بعد توجه به كیفیتِ كار اعم از كیفیت مطلوب ضبط اجراها به شكل قابل قبولی اجرا میشود، چراكه یكی از مشكلات اصلی حوزه موسیقی نواحی، كیفیت بد ضبط این نواهاست، مخصوصاً كه برخی از صدابرداران شناختی نسبت به سازهای ما ندارند و نمیدانند كه صدای كدامیك از آنها بم و كدام بیس است و فردی عادی پشت دستگاه صوتی قرار میگیرد، البته شاید این شخص نسبت به میكس و دستگاهی كه با آن كار میكند آشنا باشد، اما مطمئناً باید یك آگاهیهای همگانی هم نسبت به كاركرد سازها داشته باشد.
وی افزود: بیتوجهی به این نگرانی هنرمندان ناراحتكننده است، چراكه یك هنرمند و یا یك گروه هنری مدتها مشغول تمرین بودهاند تا اثر را به بهترین شكل ارائه دهند، اما با شرایطی روبرو میشوند كه محیط اختصاصیافته، اصلاً درخور اجرا نیست و در بسیاری از موارد نوازنده ناچار است در حضور تماشاچیان و بینندگان ساز را كوك كند و چاره این مسئله نیازمند دقت و همت مسئولان است و امیدوارم سروسامان یابد تا هنرمندان مناطق گوناگون، وابسته و دلبستۀ سالنهای خارج كشور نشوند، بهویژه كه چارهگری آن سخت و پیچیده نیست و تنها نیازمند افزایش توانمندی صدابرداران است تا علاوه بر هنرمند، به شنونده هم بیاحترامی نشود. چراكه گاهی تنها صدای سوت میشنود. این چالش ضبط بهقدری جدی است كه در اجرایی كه در جایی با هنرمندان كردستان داشتیم ناچار به حذف ساز تنبورك از اجرا شدم، زیرا صدابرداران قادر به ضبط صدای این ساز باكیفیت خوب نبودند و به همین دلیل ما ناچار شدیم عطای كار را به لقایش ببخشیم، درصورتیكه وجود گروه حرفهای صدابرداری این مشكلات را مرتفع میكند.
انباشت برنامهها در جشنوارهها و شتابزدگی در اجراها ازجمله نكاتی بود كه این نوازنده ضمن طرح آن گفت: این مسئله فشار روانی مضاعفی را به هنرمندان وارد میكند و خودبهخود كار مخدوش اجرا میشود بهویژه كه نوازندگان به دلیل حضور فلان مسئول، باید با شتاب كارشان را انجام دهند درصورتیكه ممكن است ساز ناكوك باشد و در این شرایط محترمانهترین كار این است كه هنرمند سازش را كوك كند و بیتوجهی به این زمینه بزرگترین بیحرمتی به مخاطب است، پیش آمدی كه به دلیل كمبود زمان و صدابرداری بد با آن درگیر هستیم.
به گفته رحمانی، یكی دیگری از مسائلی كه باید در جشنوارهها مدنظر قرار گیرد اشراف داوران به موسیقی مناطق است؛ افرادی كه مسئولیت ارزیابی آثار را برعهده دارند باید روی این موسیقی كار كرده باشند تا بتوانند درباره هنرمندان آن منطقه نظر بدهند. بهعنوان نمونه، سال پیش دو جشنواره در استان ما برگزار شد كه بسیار دلسردكننده بود، زیرا داور ارجمندی كه برای داوری كارها معرفی شده بود، حتی نام سازهای این منطقه را درست تلفظ نمیكرد و برخوردش با هنرمندان محترمانه نبود. تا حدی كه در میان اجرای هنرمندان با لحن ناخوشایندی از آنها میخواست كه اجرایشان را به پایان برسانند.
این هنرمند ادامه داد: همین رفتارها باعث شد هنرمندان گلهمند و دلخور شوند. بنابراین درخواست ما این است كه برای داوری آثار از پیشكسوتان استان خودمان یا از استادانی مانند استاد محمدرضا درویشی دعوت به عمل بیاورند كه صاحبنظر هم هستند و آثار آنها در این حوزه قابل استناد است. اما داوری كه در جشنواره آواها و نواهای وحدت حضور داشت نظرات غیركارشناسانه میداد و بهعنوان نمونه خطاب به یك گروه ساربانی گفت: «سازهای شما زهی هستند و عدم بهكارگیری قیچك برای شما نمره منفی دارد»، و من در پاسخ به این ایشان گفتم كه شما موسیقیای كه در حال اجراست را میشناسید؟ این موسیقی پیونددار با بخش مرزی سراوان و پاكستان است كه یكسره با ساز قیچك ناآشنا هستند و این ساز در موسیقی آن منطقه هیچ كاربردی ندارد، بنابراین شما بهعنوان یك كارشناس باید در این باره آگاه باشید.
این نوازنده و پژوهشگر برگزیده در خصوص اینكه مطمئناً مسئولان دفتر موسیقی هم مخالف اینگونه رفتارها هستند و قطعاً در صورت آگاهی با آن برخورد میكنند گفت: انتقاد باید باهدف پیشرفت جایگاه هنر و هنرمند مطرح شود كه البته من در همین جشنواره كه دو اجرا توسط داور متوقف شد پیش رئیس انجمن موسیقی استانمان رفتم و از ایشان خواستم كه پشت تریبون بروم و نكتههایی را درباره داوری و نارواییها مطرح كنم كه ایشان هم به دلیل اینكه ممكن است حواشی برایم داشته باشد مانع این اقدام شدند كه من به این مسئول پاسخ دادم كه روزی ما از سوی خداوند است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به ارزیابی كیفی جشنواره دهم كه تیر ماه سال پیش در كرمان برگزار شد، پرداخته و اظهار كرد: همواره از مجریان برپایی جشنواره سال 91 و 92 و 94 كه جشنوارههای بسیار خوبی را برگزار كردند قدردان هستم و از آنها به نیكی یاد میكنم و غرضم از طرح این موضوع این است كه قصد ما دیدن نیمهی خالی لیوان نیست و قدردان عزت و احترام مسئولان هستیم، اما موضوع این است كه درصد بالایی از برنامهها در بدترین وضعیت ممكن برگزار میشوند و به جزئیات ساده هم دقت نمیكنند.
به گفته این هنرمند، در حال حاضر موسیقی اصیل بلوچی بسیار كمرنگ شده و تنها در روستاها شنیده میشود درحالیكه ده ـ دوازده سال پیش در اجراهای صحنهای و جشنوارهای بهترین گونه موسیقی بلوچی، موردتوجه بود.
رحمانی میگوید دیگركسی دلبستگیای به شنیدن سرود، تنبورك و رَباب ندارد. مگر در برخی از روستاهای سراوان و سرباز كه بسیار پایبند به موسیقی بلوچی هستند، گرچه این روند در شهرهایی مانند زاهدان، ایرانشهر و زابل منسوخشده است و با دریغ دیگر نمیتوان موسیقی بلوچستانی و سیستانی شنید.
به باور این نوازنده، عدم آشنایی درباره موسیقی نواحی ازجمله دلایل این بیرغبتی است اگرچه در این میان نقش رسانهها را نیز نمیتوان نادیده گرفت چراكه از پخش سنجیده این آهنگها در رسانهها پرهیزدارند و نتیجه این میشود كه خودبهخود موسیقیهای گوناگون از دل خیزابهای ماهوارهای بهسادگی خود را به گوش مردم رسانده و عادات و رفتار دیگری را سامان میدهند.
وی درباره اینكه برخی دشواری آموختن شیوه نواختن سازهای بلوچی را دلیل این كم اقبالی میدانند گفت، درگذشته بسیاری، علاقهمند به یادگیری نواختن این سازها بودند. درحالیكه اكنون در سایه به میدان آمدن گونههای جورواجور سازهای غربی، گرایش جوانان برای آموزش سازی مانند سرود، رَباب و سرنا بسیار كم شده است. هرچند شنیدن این موسیقیهای ریشهدار بسیار لذتبخش است و كمتر نوایی و سرودی میتواند جایگزین آن باشد. شاید رسانههای دیداری برای اینكه بخواهند رویارویی با هجوم ماهوارهها داشته باشند، لازم باشد در برنامهریزیهای خود تجدیدنظرهایی داشته باشند.
انتهای پیام/