display result search
جایزههایی كه مخاطبان موسیقی را به اشتباه میاندازدخبرگزاری فارس: آلبوم «رگ خواب»؛ پاپ بازاری یا اصیل ایرانی؟/ جایزههایی كه مخاطبان موسیقی را به اشتباه میاندازد
آلبوم «رگ خواب» به تازگی توانست جوایزی از جمله بهترین آلبوم موسیقی «تلفیقی تجربی» و همینطور بهترین آهنگساز «سنتی» سال را دریافت كند؛ كسب جایزههای این آلبوم در چند ژانر مختلف، سوالات و شائبههایی را ایجاد كرده است.
به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، چندی پیش دوجایزه «جشن خانه موسیقی» و «جشن موسیقی ما» اهدا شد و آلبومها و هنرمندان برتر حوزه موسیقی انتخاب شدند. در هر دوی این جشنها نام یك آلبوم بیش از سایر آثار مطرح شد و توانست جایزهها را كسب كند؛ آلبوم «رگ خواب» ساخته سهراب پورناظری و صدای همایون شجریان كه مربوط به «موسیقی متن» فیلم آخرین ساخته حمید نعمتالله است.
این آلبوم در جشن خانه موسیقی توانست جایزه آلبوم برتر برگرفته از موسیقی دستگاهی را از آن خود كند. در جشن خانه موسیقی ما هم این آلبوم تواسنت چهار جایزه از جمله بهترین آلبوم موسیقی تلفیقی و تجربی به انتخاب مردم، بهترین آلبوم موسیقی فیلم به انتخاب كارشناسان، بهترین قطعه موسیقی معاصر و سنتی ایرانی به انتخاب مردم: «ابر میبارد» و آهنگساز این آلبوم هم جایزه بهترین آهنگساز موسیقی معاصر و سنتی ایرانی را كسب كند.
اما عناوین جوایزی كه این آلبوم كسب كرد، سوالاتی را در اذهان اهالی موسیقی ایجاد میكند از جمله این كه چطور یك آلبوم میتواند همزمان هم «تلفیقی و تجربی» باشد هم «سنتی»؟ آیا به تازگی سازی مثل گیتار الكتریك جایگاهی در آنسمابل موسیقی ایرانی پیدا كرده كه این آلبوم توانسته در بخش موسیقی «سنتی» هم جایزه بگیرد؟ آیا با شنیده شدن صدای سمپل سنتور یا چند جمله كمانچه میتوان به اثری به راحتی مهر «سنتی و اصیل ایرانی» زد؟ آیا جایزه دادن به یك آلبوم در چند ژانر به صورت همزمان، مخاطبان موسیقی را سردرگم نخواهد كرد؟ آیا «رگ خواب» آلبومی برای همه ژانرهاست؟! برای پاسخ دادن به این سوالات سراغ دو آهنگساز و نوزانده موسیقی ایرانی رفتیم.
*«رگ خواب» باید در كنار سایر آهنگسازان موسیقی فیلم بررسی میشد
حسام اینالو نوازنده كمانچه و آهنگساز در این باره میگوید: قبل از شروع این بحث دوست دارم حتما این نكته را یادآورشم كه سهراب پورناظری و همایون شجریان همكاران من هستند و به اعتقاد من هر هنرمندی در حوزه موسیقی مختار است هر آنچه كه میخواهد را فارغ از همه نگاهها و قضاوتها خلق كند. برخورد من با این موضوع هم رادیكال نیست و قطعا نخواهم گفت كه این موسیقی غلط است یا درست. قطعا زمان و همینطور كارشناشان این مهم را مشخص خواهند كرد.
اینانلو موسیقی این آلبوم را اثری موفق به لحاظ فروش معرفیمیكند و ادامه میدهد: موسیقی رگ خواب و پروژههایی كه برادران پورناظری با همایون شجریان انجام دادند، به لحاظ اقتصادی كاملا موفق بوده و مخاطبان عام را هم راضی كرده است. اما مقبولیت یك آلبوم به لحاظ فروش نباید باعث این شود كه ما دستهبندیهای رایج در حوزه موسیقی را بهم بزنیم. این آلبوم كه به عنوان آلبوم برگرفته از موسیقی «سنتی» در خانه موسیقی جایزه گرفت و در جشن موسیقی ما هم چهار جایزه از جمله دو جایزه بخش «سنتی» را گرفت، در واقع موسیقی متن یك فیلم است و اگر قرار باشد جایزهای بگیرد باید آن را در حوزه موسیقی فیلم كسب كند. اولین ایرادی كه میشود در این زمینه گرفت، همین موضوع است. در واقع این آلبوم باید در كنار سایر آهنگسازان موسیقی فیلم بررسی میشد.
*یك تجربه دستهچندم
خالق آلبوم «وهم» میگوید: من به عنوان یك آهنگساز میتوانم بگویم كاری كه در آلبوم رگ خواب انجام شده را محسن نامجو یك دهه قبل انجام داده است كه البته او در این حوزه بسیار موفقتر بوده است. كارهایی از این جنس در واقع امضای صاحب اثر را دارند و منحصر به او هستند اما من احساس میكنم تجربه اخیر برادران پورناظری كه حالا با خواننده توانایی مانند همایون شجریان كار میكنند، تجربه دستهچندم كارهایی است كه نامجو سالها قبل انجام داده است و عینا همان كارهایی كه او انجام میدهد را با شعر و تنظیم دیگری عرضه میكنند.
اینانلو اصلِترین آفت این جوایز را سردرگمی مخاطبان و هنرجویان موسیقی میدند و عنوان میكند: چند هنرمند به بدنه اقتصادی متصل میشوند و با حضور اسپانسارها و البته نام همایون شجریان میتوانند مخاطبانی را جذب خود كنند. حال وقتی نهاد تخصصی مثل خانه موسیقی به اشتباه این آلبوم را در قالب یك ژانر مطرح میكند، درواقع مخاطبان موسیقی را به اشتباه میاندازد و آنها را دچار سردرگمی میكند. ببیند ژانر پاپ بسیار بزرگ است و خیلی هنرمندان را میتوان در این دسته بندی قرار داد از فرهاد گرفته تا محسن یگانه و حتی بعضا همایون شجریان. حال موسسه و صنفی كه كار تخصصی موسیقی انجام میدهد، میآید با این جایزه و انتخابش صحه میگذارد بر اینكه این اثر در قالب موسیقی كلاسیك ایرانی میگنجاند. حال مسئله اصلی این موضوع این است كه مخاطبان دچار اشتباه میشوند. یا هنرجویان موسیقی كه در حال حاضر فعالیت میكنند هم دچار اشتباه میشوند و این سوال برایشان مطرح میشود كه هم «رگ خواب» در ژانر موسیقی كلاسیك ایرانی است هم تار جلیل شهناز؟! این دو كه با هم به هیچ وجه قابل جمع شدن نیستند.
*جایزههایی كه مخاطبان موسیقی را به اشتباه میاندازد
این كمانچهنواز میافزاید: این غیرتخصصی برخورد كردن جایزهها، درسالهای بعد خودش را نشان خواهد داد و مضراتش آشكار خواهد شد. اما متاسفانه در جایی مثل خانه موسیقی همیشه یكسری داوران تكراری هستند كه كارهای این چنینی انجام میدهند؛ همین داوران احتمالا در جشنواره هم حضور دارند و اصلا بعد نیست این نگاه غیر تخصصی و اشتباه دوباره تكرار نشود. دوباره تاكید دارم كه این نكته را عنوان كنم كه من مسئلهای با آلبوم «رگ خواب» ندارم؛ نوع برخورد با آلبومهایی كه منتشر میشود، موضوع بحث ماست.
آهنگساز آلبوم «یال و باد» در مواجه با اینسوال كه چطور یك آلبوم میتواند همزمان هم «تلفیقی و تجربی» باشد هم «سنتی»، نیز میگوید: این موضوع كه كاملا نقض غرض است؛ این موضوع همان زمان اعلام جوایز در تالار وحدت همه افراد جدی این عرصه را به خنده انداخت. به نظر میرسید اعضای این جشن هر طور كه شده قصد جلب رضایت آنها را داشتند كه این موضوع حداقل برای من شكل مبتذلی داشت. هم در جشن خانه موسیقی و هم در جشن موسیقی ما به راحتی میشد این آلبوم را به عنوان «پرمخاطبترین»، «پرفروشترین» و «مردمیترین» و ... معرفی شود. البته این واژهها به هیچ بد یا منفی نیستند، اما برای آین آلبوم انتخاب این واژهها سازگارتر است تا اینكه ما بخواهیم عناوینی را به زور به این اثر الحاق كنیم كه هیچ قرابتی با اصل آن ندارند. آلبوم «سنتی» یك تعاریفی دارد؛ من هم این تعریف را ارایه نمیدهم؛ این تعریف وجود دارد در عین حال عناوین «تلفیقی» یا «تجربی» هم تعریف مختص به خود را دارند.
*چطور میتوان همزمان شامل همه ژانرها شد؟
علیرضا جواهری نوزانده سنتور و آهنگساز نیز در این باره میگوید: یا ما سبكها و شیوههای مختلف هنری و تعاریف آنها را نمیشناسیم یا اینكه در عرصه موسیقی برخی به زوایایی دست یافتهاند كه یك اثر جامع الاطراف قلمداد شده و همزمان میتواند شامل همه سبكها شود! ضمن اینكه به اعتقاد من نداشتن ساختار مشخص یا بلاتكلیف بودن ساختار یك اثر مثلا هنری، ویژگی بارزی نیست و این عدم وجود ساختار صوتی نشان از آشفتگی ذهنی عوامل سازنده اثر دارد. البته بحثهای مطرح شده در مورد ساختار بلاتكلیف اثر است و نباید از كیفیت خوب ضبط و صدابرداری و میكس و ... غافل شد.
خالق «دریچهای بسوی مهتاب» ادامه میدهد: مجموعه رگ خواب را شاید بتوان تحت عنوان موسیقی تلفیقی یا ترانههای متن یك فیلم مطرح كرد ولی از لحاظ ساختار فاقد انسجام خاصی بوده كه بتوان سبك یا شیوهای خاص را برای آن در نظر گرفت. البته به اعتقاد من تلفیق را نمیتوان جزئی از شیوه یا سبك قلمداد كرد، شاید تلفیق را بتوان ابزاری جهت پیشبرد یك اثر صوتی دانست.برای مثال وقتی میگوییم تلفیق راك و سنتی، موسیقی راك تعریف و ساختار خودش را داشته و موسیقی سنتی ایرانی هم درونمایه و ساختار صوتی خودش را دارد. ضمن اینكه در تلفیق میبایست هدفی هم وجود داشته باشد نه مثل بسیاری از آثاری كه تحت این عنوان ارایه میشود به زور سعی در تلفیق كردن گویشها و فرهنگها شود آنهم بدون هیچ تفكر و تاملی.
*خبری از موسیقی سنتی و دستگاهی نیست!
این سنتورنواز میگوید: این اثر هیچ ساختاری از موسیقی سنتی یا دستگاهی در خود ندارد؛ شاید شنیده شدن صدای سمپل سنتور یا چند جملۀ كمانچه از دید كارشناسان معتبر این جشنها، سنتی قلمداد شده اما آنچه كه به نظر میرسد به نحوی سعی كردهاند طوری وانمود كنند كه این آلبوم در چند سبك و شیوه به طور همزمان میگنجد و از همه مهمتر اینكه در تمامی این سبكها و شیوهها برترین بوده و مستوجب دریافت جوایز!
جواهری ادامه میدهد: به اعتقاد من تكلیف این اثر كاملا مشخص است؛ ارایه اینگونه آثار دغدغه هنری نیست و فقط و فقط گیشه و بازار مد نظر و هدف بوده؛ به هرجهت بر هیچ كس پوشیده نیست؛ در گردآوری چنین مجموعههایی كه نگاههای اقتصادی كلان دارند و با اسپانسرها دست و پنجه نرم میكنند، سعی و تلاش میشود تمامی عوامل و مولفههای جذب مخاطب در كنار هم جمع شوند تا در نهایت اثری گیشه پسند ارائه شود.
انتهای پیام/