با كنجكاوی ببینید در معاونت هنری چه می‌گذرد.علی رهبری موسیقیدان و رهبر اركستر بین‌المللی كه سابقه رهبری اركستر سمفونیك تهران را هم در دولت یازدهم داشته، طی نامه‌ای به وزیر ارشاد توصیه‌هایی را به او در حوزه موسیقی كرده است.

به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، علی رهبری رهبر اركستر بین‌المللی كه در دولت قبل از سوی وزارت ارشاد دعوت شد تا رهبری اركستر سمفونیك تهران را برعهده بگیرد، طی نامه‌ای كه در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده توصیه‌های را در خصوص اداره بخش موسیقی این وزارتخانه به وزیر ارشاد كرده است. در ادامه این نامه را می‌خوانید:

«با عرض سلام و ادب خدمت جناب اقای سید عباس صالحی

وزیر محترم وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران

ضمن عرض تبریك، اجازه بدهید كه مطالبی ضروری و از سر دلسوزی به عرضتان برسانم جناب اقای وزیر، جنابعالی سومین وزیر فرهنگ و ارشاد در دولت اقای دكتر حسن روحانی هستید كه مورد خطاب اینجانب قرار میگیرید.

جناب آقای وزیر، احتمالا همین روزها با تشویق و حمایت معاونت هنری وزارت خانه شما، گروهی 5 تا 6 نفره كه افرادی مانند آقایان داوود گنجه ای، حمید رضا نوربخش، محمد سریر كه كاملا اطمینان دارند كه شما نیز مانند چندین وزیر دیگر در دوران آقای احمدی نژاد و آقای روحانی، همانند اكثریت وزرای فرهنگی دنیا، آشنایی با موسیقی حرفه ای ندارید، به عنوان استادان و حامیان موسیقی و موسیقیدان ها، تحت عنوان به اصطلاح نمایندگان خانه موسیقی و خدا میداند چه تیتر های دهان پركن دیگر، خدمت شما شرفیاب می‌شوند و با اظهار گزافه گوئی ها كه سالها تجربه كار با وزرای مختلف داشته اند و چنین و چنان كرده اند، شما را تحت تاثیر ابهت واهی خود قرارداده و به این ترتیب سنگ بنای دیگری برای ادامه حكمرانی خویش، پایه گذاری كنند.

جناب آقای وزیر، آنچه كه من مینویسم، صرفاَ نظر شخصی اینجانب نیست، بلكه دغدغه تعداد بیشماری موسیقیدان ایرانی است كه خودشان از ترس بایكوت شدن و از گود اخراج شدن، جرات هیچگونه انتقادی ندارند و درد دلهایشان را برای بنده مینویسند.

جناب آقای صالحی، من این گروه پنج یا شش نفره را میشناسم. این ها به هیچ وجه نمایندگان واقعی موسیقیدان های ایران نمیباشند. اینها در سطحی بسیار نیمه حرفه ای قرار دارند و حتی حامی نوازندگان و موسیقیدانها هم نیستند. این گروه، بیش از 20 سال است كه تمام امكانات دولتی را در دست هایشان قبضه كرده و از این امكانات در حفظ منافع گروهی خود و دوستانشان استفاده كرده و میكنند. برایشان هم فرقی نمیكند كه چه دولتی سركار است و كدام وزیر سكان دار و متولی امور فرهنگی مملكت است.

شما و ما در جمهوری اسلامی جوانان بسیار با شخصیت و با استعدادی داریم كه سطح و افق فكری شان با سطح و دید این افراد قابل مقایسه نیستند. اما عیب كار این است كه این گروه جلوی پیشرفت انان و شكوفائی هنرشان را گرفته است. این دوستان ظاهری شما، افرادی بسیار خوش رو و خوش اخلاق هستند، ولی مشكل كار شان دراین است كه از نظر حرفه ای بسیار ضعیف هستند. همین امر هم باعث شده كه فقط از راه های مافیایی، رفیق بازی و دروغگویی، در نگهداری منافع خود و دوستانشان بكوشند. بنده بعنوان یك ایرانی حرفه ای از شما تقاضا میكنم به دنبال حقیقت بگردید و فریب این تعداد را نخورید.

جناب آقای وزیر، بنده با جنابعالی آشنایی ندارم و احتمالا جنابعالی هم بواسطه نوع تحصیلاتی كه در حوزه داشته اید و با موسیقی، به ویژه موسیقی علمی و حرفه ای سرو كار نداشته اید، بنده را نمیشناسید. نامه بنده هم خدمت جنابعالی از طرف یك موسیقیدان حرفه ای ایرانی به یك وزیر حرفه ای میباشد.

بنده علی رهبری ساكن شهر وین اتریش هستم. فارغ التحصیل هنرستان عالی موسیقی ملی در موسیقی سنتی و موسیقی كلاسیك غربی درتهران ودانش آموخته اكادمی هنرهای زیبا در شهر وین –اتریش. در سال 1356 یعنی درست 40 سال پیش در سن 29 سالگی بنام ایران و برای مملكتم ایران، بعنوان تنها برنده از خاورمیانه، مدال طلای مسابقات جهانی فرانسه را به ارمغان آوردم، و از ان پس در 40 سال گذشته، برای رهبری اركستر، به بیش از 120 اركستر سمفونیك جهان دعوت شده و مدیریت اركستر های خوشنامی را در شهرهائی چون بروكسل، پراگ، مالاگا و زاگرب بعهده داشته ام. اینجانب هم، مانند اغلب ایرانی های موفق در خارج از ایران، همیشه آرزو داشته ام كه به مملكتم هم خدمتی كنم و تجربه حرفه ایم را در اختیاز جوانان ایران بگذارم .

سال 1394 به دعوت وزارت فرهنگ و ارشاد، مسولیت اركستر سمفونیك تهران را بعهده گرفتم و با همكاری بیش از 85 نوازنده موسیقی كلاسیك توانستیم، بمدت 12 ماه اركستری با نظم و ترتیب و برنامه ریزی استاندارد بین الملی، در تهران بر پا كنیم. متاسفانه، بعد از 12 ماه كار شیرین حرفه ای، اما همراه با تجربه تلخ اداری، با وجود دعوت و لطف جناب اقای علی جنتی وزیر وقت، نتوانستم روش كار و حضور این گروه بی سواد و غیر حرفه ای در موسیقی كلاسیك را تحمل كنم و در نهایت، با اندوه، این وزارت خانه را ترك و به فعالیت های بین المللی خودم برگشتم تا راهم را برای خدمت به مملكتم در سطح دیگری ادامه دهم.

یكسال از این 40 سال عمر حرفه ای بنده در مملكت خودم ایران بوده است. سالی كه با خاطرات بسیارزیبا و بسیار زشت همراه میباشد. از یكطرف زیبا، بخاطر همكاری با جوانان با استعداد در سطحی بسیار بالا از طرف دیگر بسیار زشت و سیاه بخاطر كار با وزارتخانه ای ولنگ و باز با مسولینی ناوارد و غیر حرفه ای و در نتیجه دروغگو و بد قول. وزرتخانه ای كه قسمت موسیقی ان بدست یك گروه مافیایی بی سواد سپرده شده است و در عمل تمام كارها بصورتی من دراوری و غیر حرفه ای انجام میگیرند.

امروزه، خدا را شكر، ما در خارج از ایران چندین موسیقیدان طراز اول در سطح بین المللی داریم. بنده اطمینان دارم كه اگرچنانچه روزی این وضع اسفناك مافیایی و غیر حرفه ای درست شود و سرو سامان پذیرد، موجبات دلگرمی آنها برای خدمت به ایران نیز فراهم خواهند شد. به عنوان آدم دست اندركار، باید بگویم كه جلب و تشویق به برگشت استعدادهای بین المللی، یكی از اولویت ها و انگیزه های وزارت فرهنگ اكثركشور های مترقی میباشد. متاسفانه، موردی كه در ایران بخاطر وجود این گروه مافیایی در وزارت فرهنگ و ارشاد و حمایت انان از دوستان داخلی خود، بكلی از نظر افتاده است. كم توجهی عمدی به این گنجینه فرهنگی ایرانی، از نظر بنده یك خیانت فاحش و نابخشودنی به هنر و فرهنگ مملكت است.

جناب آقای صالحی، این وظیفه شما است تا با درایت و كنجكاوی دقیق ببینید كه در وزارت خانه شما، در معاونت هنری، با آن بودجه قابل توجه چه میگذرد. آقای مرادخانی معاونت هنری شما، مرد مومن و علاقمندی میباشند، اما ایشان هم ناچارند افرادی را برای پست های مختلف حوزه مسئولیتی خود انتخاب نمایند كه باب میل گروه چند نفره مذكور اند. این گروه وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی را به یك بنگاه شادمانی خصوصی در سطح بسیار نازل تبدیل كرده اند كه بجای برنامه ریزی و اقدامات اصیل فرهنگی، بیشتر مشغول برنامه های سرگرمی و عوام‌فریبی شده است.

بنیاد رودكی، كه امكانات ملی و بین المللی آن در دنیا بی نظیر است، بدست فردی اداره میشود كه هیچگونه تجربه ای در این شغل نداشته؛ مدیر كل دفتر موسیقی هم، كه سرنوشت اغلب موسیقیدانها را دردست دارد، اصلا در زندگیش با موسیقی سروكار نداشته و بوئی از آن نبرده است. مدیر عامل انجمن موسیقی فعلی هم، كه كمی با موسیقی آشنایی دارد، همان مدیر ناموفق قبلی بنیاد رودكی بوده است. آیا از این گروه، با این سوابق نامبارك، آنگونه كه خود بنده بارها شاهد آن بوده ام، انتظار دیگری جز دروغگویی و بلوف زدن و دست بسركردن جوانان با استعداد و بیگناه میرود؟

مگر ما استادان و تحصیل كرده های بسیار متعالی نداریم كه باید كار های مهم و حساس فرهنگی بدست یك گروه كم استعداد، كم تجربه اداره شود؟ جالب اینكه، برخلاف واقعیت های امروز ایران، این گروه سعی در القای این ایده و گسترش این واهمه دارد، كه چنانچه اینان جا را برای حضور افراد جدید و تازه نفس خالی كنند، وضع ازاین كه هست بدتر خواهد شد. زهی خیال واهی... مگر از این بدتر هم می‌شود؟

جناب آقای وزیر بنده نه تنها هیچگونه دشمنی با جناب مرادخانی ندارم، بلكه از جنابعالی هم هیچگونه تقاضا و یا انتظار شخصی در این شرایط ندارم. اما میدانم كه این گروه چند نفره مانع حضور ده ها ایرانی باشخصیت و با استعداد كه میتوانند بهتر و بیشتر به مملكت خدمت كنند، می‌شوند؛ حالا دیگر خودتان میدانید.

با احترام

علی رهبری

وین»

انتهای پیام/

مرتبط با این خبر

  • كیوان ساكت در تالار وحدت درخشید

  • كنسرت‌های علیرضا قربانی 4 شب دیگر تمدید شد

  • مهین زرین‌پنجه آهنگساز و نوازنده پیانو درگذشت

  • سرود «یك جمع مهربان» در استان فارس

  • انتشار یك آلبوم پرابهام

  • خاطره بازی عاشقان سینما با اركستر سمفونیك موسیقی فیلم

  • كتاب «دین و موسیقی در ایران معاصر» رونمایی شد

  • برگزاری فصل چهارم كنسرت‌های عرفان طهماسبی در تهران

  • حنجره زخمی زاگرس در تالار اندیشه

  • كنسرت «نوای آفتاب» و حمید حامی