display result search
نشست رسانهای كنسرت مشترك سهراب پورناظری و علی قمصری از نوازندگان و آهنگسازان موسیقی ایرانی، عصر روز چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ماه در كاخ موزه سعدآباد تهران برگزار شد.
سهراب پورناظری و علی قمصری دو نوازنده و آهنگساز شاخص موسیقی ایران عصر روز چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ماه 1402 با برگزاری یك نشست رسانهای در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد تهران جزییات تازهترین پروژه مشترك موسیقایی خود با عنوان «در هوای بی چگونگی» را تشریح كردند.
سهراب پورناظری در ابتدای این نشست خبری ضمن ابراز خرسندی از برگزاری این كنسرت مشترك در پایتخت بیان كرد: خیلی خوشحالم كه این پروژه را با همراهی علی قمصری و كارگردانی هنری رضا موسوی برگزار میكنم. به اعتقاد من در فضای كنونی ایران هیچ چیزی مهمتر از یك آشتی ملی نیست. به همین جهت ما سعی كردیم برای این آشتی از خودمان شروع كنیم. شرایطی كه در من و علی قمصری وجود داشت و این انگیزه به قدری برای ما زیاد است كه میتوانیم بخشی از نمایندگی موسیقی ایرانی و مقامی را به دوش بكشیم. امیدوارم این حجم از تفاهم بتواند برای نسل آینده ما نقش ایفا كند.
وی تصریح كرد: متاسفانه من در بخش عمدهای از پیشكسوتان روحیه آشتی و وحدت بخشی را ندیدم و همیشه هم این را اعلام كردم اما امیدوارم در این پروژه كه همه «ما» شدیم شرایطی فراهم شود كه موضوع آشتی ملی شروع خوبی برای موسیقی ایرانی ما باشد. در سالهایی كه ما نوجوان بودیم موسیقی ایرانی مخاطب بیشتری داشت اما اكنون شرایط فرق كرده و ما باید سعی كنیم به سهم خودمان این شمع را فروزان كنیم.
پورناظری درباره دیگر جزییات كنسرت مشترك خود با علی قمصری توضیح داد: ما در بخش اول تكنوازی سه تار را داریم سپس دونوازی ساز دیوان را داریم و در نهایت موسیقی با تار و كمانچه به پایان میرسد. البته در بخشهای مختلف دوستان هنرمند دیگری هم در حوزه نوازندگی و هم در حوزه پرفورمنس با ما فعالیتهایی دارند كه بخش پرفورمنس را رضا موسوی به عهده دارد.
علی قمصری نیز در ادامه این نشست گفت: برای من هم باعث افتخار است كه بعد از سالها دوباره این شانس را پیدا كردم تا با سهراب پورناظری عزیز همدل و هم قسم كارهایی را انجام دهیم. من امیدوارم به واسطه همراهی رضا موسوی و حامی پروژه، شرمنده مردم نشویم. مخاطبانی كه در این چند روز واقعاً ما را شرمنده خود كردند.
وی درباره جزییات این كنسرت توضیح داد: من و سهراب 15 سال قبل به شكل مداوم با هم كار میكردیم و فعالیتهایی را انجام میدادیم كه خوشبختانه با استقبال خیلی خوبی از سوی مخاطبان مواجه میشد. ما در این مدت به دلیل اختلاف سلیقههایی كه درباره موسیقی داشتیم از هم جدا بودیم، ولی الان خوشحالم كه در یك دوره خاصی این تفكر مشترك دوباره شكل گرفت. به همین منظور تصمیم گرفتیم كه برای تغییر آنچه مرتبط با همگرایی است كنسرت مشتركی را برگزار كنیم. ما وظیفه داریم كه باید در حمایت از موسیقی ملی فعالیتهای بیشتری را انجام دهیم.
قمصری افزود: متاسفانه شرایط فعالیتهای موسیقایی در كشور به گونهای است كه عمده فعالیتها در حوزه موسیقی پاپ است. به همین جهت ما تصمیم گرفتیم متمركز بر بداههنوازی، موسیقی ایرانی و آهنگسازی فعالیتهایی را انجام دهیم. این هم بسیار زیباست كه این درهم تنیدگی در آهنگسازی برای من و سهراب به وجود آمده است. اكنون ما در سنی دوباره با هم كار میكنیم كه هنوز جان در بدن داریم و میتوانیم برای كشورمان كار كنیم. این آشتی امكان فعالیت موثری را در ما ایجاد كرده كه بتوانیم جریانی را آغاز كنیم كه هم در حوزه آموزش و هم در كنسرت كارهای مفید فایدهای را انجام دهیم. البته در دورهای صرف دیده شدن برای ما بیشتر بود اما اكنون ما از آن دوران عبور كردیم و همه چیز جور دیگری است.
پورناظری در بخش دیگری از صحبتهای خود كه به پرسش و پاسخ خبرنگاران اختصاص داشت، درباره اتفاقات ماههای اخیر كشور كه فضای حسی كار برای هنرمندان را با تغییرات زیادی مواجه ساخته است، اظهار كرد: كاری كه ما انجام میدهیم از جنس راهگشایی است. ما اكنون در شرایطی هستیم كه بیش از 200 كنسرت در حال برگزاری است. حضور زنان هنرمند سرزمین عزیزمان روی صحنه بسیاری از كنسرتها و مواردی از این دست اتفاقات بسیار مهمی است كه نتیجه تلاش و كوشش همه هنرمندانی بود كه تمام تلاش خود را انجام دادند تا این چراغ فروزان بماند. من معتقدم عرصه را نباید خالی كرد به ویژه این جنس موسیقی كه باید همیشه باشد. چرا كه شریان حیاتی بخشی از فرهنگ و هنر این سرزمین است كه از تناقضهای زیادی برای فعالیت برخوردار است.
وی افزود: تنبورنوازی در موسیقی من همواره وجود داشته و دارد. در این كنسرت هم من نهایت تلاشم را انجام دادم تا این علاقه به تنبور در نوازندگی حضور داشته باشد. فرصتی كه با حضور علی قمصری میتواند شرایط بسیار خوبی را برای ما ایجاد كند.
علی قمصری هم در این بخش از نشست خبری كنسرت مشترك خود با سهراب پورناظری گفت: طی سفرهای كه در قالب پروژه تار ایرانی انجام شد، با چالشهای و مشكلاتی پیرامون هنرمندان شهرستانها مواجه شدم كه انگار این پروژه برایم تبدیل به سلوك شد. من وظیفه خود میدانم كه مانند یك بدهكار به موسیقی كه دربند سودجوییهای شخصی نیست، دین خود را به موسیقی ایرانی ادا كنم. این قطار باید به جلو هدایت شود. من هم با سهراب موافقم. به هر حال شرایط كشور برای ما شرایطی را ایجاد كرد كه راحت پایما به صحنههای اجرا باز نشود. ما به هر قیمتی روی صحنه نمیرویم چرا كه خود را برای مردم میدانیم كه در برابر آنها مسئولیم و امیدوارم در این مسیر سربلند باشیم.
سهراب پورناظری در پاسخ به پرسش دیگری مبنیبر اینكه برگزاری كنسرت مشترك خود با علی قمصری با برگزاری كنسرت علیرضا قربانی در كاخ سعدآباد در جهت رقابت طراحی شده، تصریح كرد: هیچ رقابتی با علیرضا قربانی داریم. كما اینكه ما در پروژه سی صد و پروژه سی میزبان مخاطبان در كاخ سعدآباد بودیم. این صحبتی كه میكنم اصلاً شعاری نیست و بسیار خوشحالم كه علیرضا قربانی و یارانش در پروژه با من بخوان این چنین موفق هستند. ما در توفیق و شكست هم سهیم هستیم و من به این حد از تحلیل رسیدم كه وقتی بازار موسیقی رونق بگیرد قطعاً به نفع ماست. حتی ما با تیم آقای قربانی مذاكرات و صحبتهایی را داشتی كه به آنها كمك كنیم. بنابراین اجرای كاخ سعدآباد و ایوان عطار شرایط بسیار خوبی دارد كه میتوانیم با تجهیز این مكان فضای كنسرت را ادامه دهیم.
وی درباره عدم حضور خواننده در این كنسرت گفت: ما در این كنسرت بخش خوانندگی هم داریم كما اینكه هم من و هم علی قمصری در بخشهایی از كنسرت دكلمه و آواز دارند. اما آنچه برای ما مهم بود برگزاری یك كنسرت بیكلام بود كه بسیار خوشحالیم از آن استقبال خوبی شده است. نكته دیگری كه میتوانم در این بخش اشاره داشته باشم بحث حضور زنان هنرمند ایران در این كنسرت است كه نهایت تلاش خود را انجام دادیم كه بتوانیم گوشهای كوچك از هنر این بزرگواران را روی صحنه اجرا كنیم و امیدوارم به زودی شرایط بهتری برای فعالیت بانوان هنرمند فراهم شود. این كنسرت نماینده هیچ طیف افراطی نیست. این كنسرت نماینده انسانهایی است كه دنبال منافع سرزمینی هستند كه افراط و تفریط در این گروه معنایی ندارد.
این نوازنده و آهنگساز موسیقی ایرانی در ادامه این نشست با اشاره به انتخاب عنوان این كنسرت هم توضیح داد: عنوان «در هوای بیچگونگی» برگرفته از یكی از آثار بایزید بسطامی است كه اتفاقاً در این كنسرت نیز از این فرازها استفاده خواهیم كرد. جالب است وقتی بعد از 10 سال با علی قمصری شروع به نوازندگی كردیم حال و هوای ویژهای را تجربه كردیم كه انگار خودمان را میشنویم. این یگانگی به قدری برای ما جالب و شگفتانگیز شد كه گویی روح ما دو نفر بعد از مدتها دوری و اختلاف نظر در یك كالبد مشترك هستیم. لذتی كه با ساز زدن همراه علی به من دست داد واقعاً عالی بود.
قمصری نیز درباره این دو نوازی مشترك گفت: وقتی با هم بعد از سالها دوباره دیدار كردیم، شروع به دونوازی سه تار كردیم و گویی تمام حرفهایمان را با این دونوازی زدیم و سپس شروع به حرف زدن كردیم. اغراق نیست كه بگویم كه چنین حسی را در این سالها تجربه نكرده بودم. شرایطی كه برای من بسیار بی حاشیه و آرام شروع شد و به همین شكل ادامه پیدا كرده است.
این نوازنده شناخته شده تار درباره سازبندی این كنسرت مشترك هم توضیح داد: ما در این كنسرت به سراغ سازهایی رفتیم كه بسیاری از كشورها آنها را به نام خودشان ثبت كردند. سازهایی كه ریشه تاریخی در ایران ما داشته و با هویت ملی هم راستاست. نكتهای كه برای من اتفاق خجستهای است و میتوانم در كنار سهراب پورناظری اثری را با دو دست خلق كنم. در این كنسرت مرز بین بداهه و كار دارای كمپوزیسیون حال و هوای ویژهای داشت كه بسیار آن را دوست دارم.
قمصری در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: ما اگر بخواهیم فرهنگ و هنر روی ریل درستی حركت كند باید كاری كنیم كه كودكان و نوجوانان ایرانی در مدرسه با چارچوبهای موسیقی ملی ایران آشنا شوند. این را هم در شرایطی میگویم كه اصلاً مشكلی با سازها و موسیقیهای دیگر ندارم. صحبت من فقط توجه دادن مدیران به موضوعات فرهنگی به ویژه موسیقی ایرانی است كه باید هر چه زودتر فكری به حال آن كرد. امروز عنان موسیقی به دست تهیهكنندگانی است گویا بیشتر از هنرمندان مورد اعتماد مدیران هستند. این یك آسیب است كه باید فكری به حال آن كرد. اگر ما آموزش درستی داشته باشم قطعاً آن گاه تفاوت موسیقی زنده با پلی بك توسط یك بیننده مشخص میشود. همه اینها ریشه در آموزش درست دارد كه باید كارهایی را در این حوزه انجام داد. اصلاً چرا باید در آموزشگاههای ما كودك و نوجوان با متد غربی اول آشنا شود تا موسیقی ایرانی؟ اینها بدون مدیریت فرهنگی قطعاً میسر نیست.
رضا موسوی كارگردان هنری پروژه هم اظهار كرد: آنچه در این كنسرت قرار است پیش روی مخاطبان قرار گیرد اجرای یك برنامهای است كه برای شعور مخاطب هم به لحاظ شنیداری و هم به لحاظ دیداری احترام قائل هستند. ما بنا داریم همچون سایر كنسرتهایی كه در تمام دنیا انجام میپذیرد فضایی را ایجاد كنیم كه بتواند مولفههای هنری یك كنسرت را به معنای واقعی داشته باشد.
این كارگردان هنری ادامه داد: ما در پروسه تولید كار صحنهای این اجرا به شدت كار سختی داشتیم. چرا كه احساس میكنم سوار قایقی هستم كه میدانم همراه با مخاطبان به جلو پیش میرویم و امیدوارم شرایط به گونهای باشد كه بتوانیم از این مسیر سخت به درستی عبور كنیم. آنچه كه میگویم در خلوت سه نفره ما هم همین طور است و به قدری این دو نفر در یك حال و هوای مشتركی به سر میبرند كه من آن را تجربه نكردم. این پروژه به نظر من بازپسگیری سازهای ایرانی است كه به نام دیگران ثبت شده است.
رضا امامی مدیر موسسه حامی كنسرت نیز در ادامه این نشست گفت: آنچه در موسسه ما صورت میپذیرد تلاش برای اجرای كارهای منحصر به فرد برای كشور عزیزمان ایران است. كنسرت در هوای بی چگونگی هم یكی از فعالیتهای ماست كه بعد از مدتها دو هنرمند ارزنده را كنار هم قرار داده و این مایه افتخار ماست كه بتوانیم در چنین ساختاری حامی فرهنگ و هنر این سرزمین باشیم.
پروژه مشترك سهراب پورناظری و علی قمصری به كارگردانی هنری رضا موسوی، از روز سهشنبه 30 خرداد 1402 در محوطه باز كاخ سعدآباد با حمایت بخش خصوصی روی صحنه میرود. این دو هنرمند سالها پیش در گروه «همنوازان حصار» سابقه همكاری داشتند. اكنون و پس از چندین سال، بار دیگر قرار است كه در كنار همدیگر، اجرایی را به صحنه ببرند.
براساس توضیحات روابط عمومی پروژه، كنسرت مشترك این دو هنرمند بر دونوازی متمركز است و در طول اجرا و در بخشهای مختلف نوازندگان دیگری به اجرا اضافه میشوند. قطعات این اجرا در دستگاه شور، مقامهای كردی و آواز بیات اصفهان نواخته میشود كه برخی از قطعات آهنگسازی شده و برخی دیگر در فضایی كاملاً بداهه پیش میروند. دونوازی سهتار، دونوازی دیوان و تنبور و دونوازی تار و كمانچه بخشهای مختلف این كنسرت را تشكیل میدهند. این در حالی است كه برخی از قطعات كنسرت «در هوای بیچگونگی» با آواز همراه هستند كه آواز این قطعات را پورناظری و قمصری میخوانند.