display result search
یكی از صدابرداران شناخته شده حوزه موسیقی و تئاتر با انتشار یادداشتی از عملكرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مواجه با هنرمندان فعال حوزههای تئاتر و موسیقی طی روزهای كرونایی انتقاد كرد.
«فرهنگ» عامل شیوع «كرونا» است؟!/ مرثیهای برای تئاتر و موسیقی
آیدین الفت از مدرسان و صدابرداران شناخته شده حوزه موسیقی و تئاتر كه طی سالهای اخیر به عنوان طراح صدا، ناظر ضبط و مهندسی صدا چندین پروژه موسیقایی و تئاتر حضور فعالی داشته با انتشار یادداشتی از عملكرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مواجهه با نحوه فعالیت هنرمندان دو حوزه تئاتر و موسیقی طی روزهای كرونایی به شدت انتقاد كرد.
در یادداشت آیدین الفت آمده است:
كم كم به مراسم یك سالگی كرونا نزدیك میشویم. مراسمی كه همه در آن با كولهباری از خستگی، ناامیدی، بیبرنامگی، بیهدفی، با لباسهای ضدعفونی شده و با صورتهایی با چند لایه ماسك جراحی، به آن ملحق خواهیم شد. تنها خشنودی ما «زنده بودن» است و حواسمان نیست تفاوت بسیاری بین «زنده بودن» و «زندگی كردن» است.
نظر من این است كه برای مبارزه با شیوع كرونا و یا هر بیماری ویروسی دیگری، اولین ابزار ماسك و مواد ضدعفونی نیست. اولین نیاز فرهنگ مبارزه است، فرهنگ بهداشت است، فرهنگ رفتار اجتماعی است و فرهنگ یاری رساندن و یاری گرفتن است. وقتی فرهنگ نباشد جادههای بسته با ازدحام مردم باز میشوند، رستورانهای بسته به خاطر لحظهای خوشی باز میشوند، مهمانیها برگزار میشود، جشنها گرفته میشود و الی آخر.
نظر من این است كه برای مبارزه با شیوع كرونا و یا هر بیماری ویروسی دیگری، اولین ابزار ماسك و مواد ضدعفونی نیست. اولین نیاز فرهنگ مبارزه است، فرهنگ بهداشت است، فرهنگ رفتار اجتماعی است و فرهنگ یاری رساندن و یاری گرفتن استبرای من جالب این است كه اولین حركت دولتمردان برای مبارزه با «كرونا» بستن مراكز فرهنگی است. انگار كه مركز شیوع این بیماری تنها مراكز فرهنگی است. در حالی كه مراكز فرهنگی مركز آموزش مبارزه، یاد دادن نحوه برخورد و محل آموختن الگویی برای تربیت جامعه در این مبارزه همگانی است. در این نحوه عملكرد مراكز گسترش فرهنگ بسته میشود اما رستورانها باز است، پاساژها باز است، مراكز خرید باز است و آنچه كه ربطی به فرهنگ ندارد باز است.
به عنوان مدیر یك مركز مهم آموزشی در كشور سؤال من این است اگر مسأله تجمع و تردد است كه چگونه است كه این مراكز باز هستند، اگر تجمع محدود با رعایت اصول و پروتكلهای بهداشتی مجاز است كه رسالت مراكز فرهنگی به عنوان مراكز گسترش فرهنگ و آموزش دهنده نحوه برخورد با این بیماری باید در درجه اول فعالیت باشند. نه اولین جا برای بستن، تهدید و پلمپ.
فرض بگیریم به دلایلی كه از حد فهم من خارج است باید مراكز فرهنگی بسته و مراكز تجاری باز باشند. چرا هیچ كمك و تمهیدی برای حمایت از مراكز فرهنگی و آموزشی دیده نشده است؟! البته در رسانهها گفته میشود كه وام میدهیم و كمك میكنیم و غیره. ما به عنوان یك مجموعه آموزشی كه زیر نظر سازمان آموزش فنی و حرفهای كشور فعالیت میكند تا به حال هیچ كمكی از آن سازمان و یا هر سازمان دیگری دریافت ننمودهایم. بعد از درج اخبار حمایتی بارها به سازمانهای ذیربط مراجعه نمودهایم و در نهایت همین چند روز پیش گفتند یك وام 5 میلیون تومانی بوده و تمام شده است! اولاً چگونه این وام بدون خبر تمام شده و ثانیاً آیا 5 میلیون تومان میتواند كمك به 9 ماه بیكاری و كم كاری یك مركز آموزشی بزرگ و مهم كند؟!
اینجانب به عنوان مدیر یكی از استودیوهای خصوصی كه زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میكند پس از وعده چند روز پیش مسئولین برای دریافت وام 100 میلیون تومانی مكرراً در حال پیگیری هستم اما تا كنون هیچ خبری از هیچ وامی نشده است. این در حالی است كه میگویند این وام باید با بهره پس داده شود. به نظر شما آیا وام و آن هم بهره دار چگونه میتواند چاره این 9 ماه ما باشد؟ كمكی كه مراكزی همچون ما نیاز داریم. كمك بلاعوض است. مگر خود شما دستور به تعطیلی نمیدهید، پس چطور باید مخارج تعطیلی توسط خود ما تأمین شود؟! از سودهایمان و یا اختلاسهای میلیاردیمان؟! مخارج كاركنان، اجاره فضا و هزینههای گوناگون مگر به این سادگی تأمین میشود كه برنامه ریزان محترم تعطیلیها منت دادن وام، كه آن هم البته جز یك خبر جرایدی دیگر هیچ خبری از آن نیست را با بهره و سود میدهند.
به تازگی یك مركز بزرگ فرهنگی به نام «تئاتر مستقل تهران» تعطیل شده و جواب مسئولان سكوت است و از آن جالبتر كه مدتهاست كه اغلب هنرمندان نیز «سكوت» اختیار كردهاند. در موسیقی علاوه بر نتها «سكوتها» نیز ثبت میشود. احوالات امروز ما نیز چون یك موسیقی سوگوارانه در حال ثبت شدن است. آن اتفاقی كه برای «تئاتر مستقل تهران» افتاد به زودی برای این قشر آسیب پذیر میافتد و به لطف «كرونا» تنها نت ثبت شده «سكوت» است.
پس از 8 ماه از «زندگی كردن» به «زنده بودن» رسیدهایم. حال به زودی با این ضربه مهلك اقتصادی به جامعه فرهنگ پرور و بدون تدبیر و ارشاد فرهنگ، از «زنده بودن» هم باز خواهیم ایستاد و تاریخ ثبت خواهد كرد كه در دوران «وبا»، «سفلیس»، «آنفولانزای خوكی» و «كرونا» جهان چگونه، كشورها چگونه، شهرها چگونه و خانهها چگونه مدیریت شدند…