display result search
سرقت شعر امر تازه و مستحدثی نیست و احتمالاً دیرینگی آن به روزگار پدیدآمدن شعر، در هزارههای دور باز میگردد.
یادمان نمیآید شاعران برای افشای سرقت چند بیت شعر كار را به 20:30 بكشانند!
محمدرضا تركی درباره سرقت ادبی نوشت: پیش از این شاعران در مواجهه با این پدیده یا با بزرگواری و مزاح از كنار آن میگذشتند و یا در كتابهای علمی كه در زمینه سرقات مینوشتند، به آن میپرداختند. در خاطر نداریم كه شاعران برای افشای سرقت چند بیت طومار بنویسند و كار را به خبر20:30 بكشانند!
به گزارش خبرنگار كتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، در پی اتفاقات اخیر و سرقت ادبی از برخی شاعران، محمدرضا تركی از اساتید دانشگاه در یادداشتی به این مسئله پرداخته و نوشته است؛
سرقت شعر امر تازه و مستحدثی نیست و احتمالاً دیرینگی آن به روزگار پدیدآمدن شعر، در هزارههای دور باز میگردد.
پیش از این شاعران و منتقدان در مواجهه با این پدیدۀ نامیمون یا با بزرگواری و مزاح از كنار آن میگذشتند و یا در كتابهای علمی كه در زمینۀ سرقات مینوشتند، به آن میپرداختند. در خاطر نداریم كه شاعران برای افشای سرقت چند بیت طومار بنویسند و امضا كنند و كار را به خبر20:30 بكشانند!
تصوّر میكنم گذشتگان و استادان ما هم تاكنون با بزرگواری از كنار خردهسرقتهای شاعرانه میگذشتند و این شیوۀ اخلاقی آنان بود تا اینكه پای ترانهسرایی به عنوان یك كاسبی در عرصۀ شعر باز شد و برخی جنبههای اخلاق شاعرانه را كه از جنس حكمت بود زیر سوال برد!
بارها در مجامع ادبی شاعران جوانی را دیدهام كه، چنانكه افتد و دانی، شعر دیگران را به نام خود خواندهاند و با تشویق دیگران روبهروشدهاند و استادانی را هم دیدهام كه بااینكه متوجّه این كار زشت و جاهلانه شده بودند، با بزرگواری و كرامت به رویشان نیاوردند و شخصیّت طرف مقابل را به خاطر خطایی جاهلانه خرد نكردند و آبروی او را نبردند. بعضی از همان شاعران جوان مقلّد بعداً، شاید به دلیل همین برخورد كریمانه، چون دانستند كه از این راه به جایی نمیرسند، با تلاش و كوشش شاعرانی شدند كه امروز شاید حرفی برای گفتن دارند!
بارها پیش آمده كه كسانی شعر ناقابلی از مرا به نام خود در اینجا و آنجا خوانده یا منتشر كردهاند، امّا من نه تنها برافروخته نشدهام كه توی دلم یواشكی قند هم آب شده، چون احساس كردهام آن شعر دست كم ارزش سرقت داشته و كسی آن را ابزار ابراز وجود كرده است. این اتّفاق جتماً برای دیگران هم پیش آمده و شاید برای دیگران به دلیل مرغوبتر بودن شعرشان بیشتر پیش آمده باشد!
باید توجّه داشت كه هر اقتباس و تضمینی سرقت ادبی مذموم نیست و قدما بابهای مفصّلی در باب توارد پرداختهاند. در بسیاری موارد شهرت یك بیت در حدّی است كه تضمین آن در یك سرودۀ دیگر، چون همه از پیشینۀ آن باخبرند، شائبۀ هرگونه سرقت را از میان میبرد.
نكتۀ مهمّ دیگر این است كه در كشور ما حقّ مولّف و كپیرایت به صورت فرهنگ عمومی جانیفتاده و حتّی قوانین حقوقی ما نیز در این زمینه دقیق و جامع و مانع نیستند. در چنین فضایی خیلی دور از ذهن نیست كه خواننده یا آهنگساز جوانی انواع اقتباس از شعر دیگران را مجاز و مباح بشمرد و ناخواسته دست به كارهایی بزند كه از نظر دیگران سرقت ادبی شمرده میشود.
من آقای حمید هیراد خواننده را نمیشناسم. هرگز او را ملاقات نكردهام و شاید صدای او را هم نشنیده باشم و نمیدانم دقیقاً كار او سرقت ادبی است یا نوعی اقتباس و تضمین ابیات مشهور یا چیز دیگر، امّا گمان میكنم اگر كسانی معتقدند كه او خدایناكرده چیزی از ابیات آنان را غارت كرده، باید از راه قانونی اقامۀ دعوا كنند نه اینكه حیثیّت كسی را از راههایی مثل طومارنویسی و كشاندن موضوع به رسانههای جمعی كه یك رسم و راه سخیف سیاسی است كم و زیاد كنند.
رسانهها، خصوصاً رسانۀ ملّی هم به جای دامن زدن به موضوعاتی از این دست، باید فرهنگ كپیرایت و پاسداشت حقّ مولّف را به مردم بیاموزند.
انتهای پیام/