display result search
با گذشت یك هفته از كنسرت «آواز پارسی» ناظری ها كه در رسای حكیم طوس و شاهنامه فردوسی روی صحنه رفت، حالا نوبت به ادای دین همایون شجریان و سهراب پورناظری به این شاعر نامدار رسیده است.
خبرگزاری فارس-گروه موسیقی: امسال هنرمندان نسل جوان موسیقی ایران به سراغ حكیم طوس رفته اند تا از پس هزار سال بانگ كیان و نیاكانمان را از دل شاهكار سخن و اسطوره ایران زمین یعنی شاهنامه به گوشمان برسانند. با گذشت یك هفته از كنسرت آواز پارسی حافظ ناظری كه در رسای حكیم طوس و شاهنامه فردوسی به روی صحنه رفت، حالا نوبت به ادای دین گروه همایون شجریان و سهراب پورناظری رسیده است.
در این شب ها، فضای باز كاخ سعدآباد پذیرای اثری نمایشی است با نام كنسرت نمایش «سی» كه حاصل همكاری دو موسسه فرهنگی بارانا و دل آواز است و از حضور تنی چند از بازیگران سینما و تئاتر كشور نیز بهره مند شده است. «سی» كاری است از همایون شجریان و سهراب پورناظری كه كارگردانی آن را علی اصغر دشتی عهده دار است با متنی كه نغمه ثمینی از قسمت های مختلف شاهنامه فردوسی اقتباس و تركیب كرده؛ همچنین از نام حمید نعمت الله هم به عنوان مشاوره این پروژه یاد شده است.
خط اصلی نمایشنامه داستان زال و رودابه است و ارجاع هایی كه به حدیث نفس ضحاك می دهد و رویاها و كابوس هایی كه زال دارد و در ادامه از پس خیال اندیشی اش به رستم و سهراب و اسفندیار می رسیم.
این اثر را میتوان به دو بخش كلی تقسیم كرد؛ اول موسیقی صحنه یا نمایش كه سعی شده كاركردی نمایشی به آن داده شود و حتی حدیث نفسی از زبان سیمرغ باشد كه زال با او در بخش های مختلفی گفتگو دارد. و دوم بخش كنسرت گونه موسیقی است كه تقریبا هویتی مستقل از اثر نمایشی دارد حداقل از ماهیت موسیقایی آن. اما در همین بخش نیز سعی شده فرم اجرایی اثر پیوستگی با فرم نمایش داشته باشد تا دوگانگی موجود آنچنان محسوس نباشد و مخاطب را از اثر نمایشی دور نسازد كه البته چندان توفیقی در این امر حاصل نمی شود.
اولین بخش اجرایی برنامه به آواز همایون شجریان و همراهی ساز تنبور پورناظری اختصاص دارد كه نام «آغاز» هم برآن نهاده شده، با شعری از اهورا ایمان و آهنگسازی و تنظیم سهراب پورناظری....ساز بی تاب است این قصه شنیدن دارد/ شرح این واقعه دیدن دارد/ گر تو همراه شوی/ راه هم شوق رسیدن دارد...
با حضور صابر ابر در نقش ضحاك ماردوش نمایش جان می گیرد. صابر ابر بی شك در بخش نمایشی اثر درخشان ترین چهره و نیز اثرگذار ترین آن هاست. حتی متن منولوگ های ضحاك نیز با ظرافت طبع بیشتری نگاشته شده و خوش آهنگ تر و پر مغز تر است. گویش تئاتری و لحن گیرای ابر در ابتدای كار، راه طولانی دیگر بازیگران نمایش را تا اجرایی درخشان داشتن بر روی صحنه تئاتر بیشتر نمایان میساخت.
در ادامه زال كه نقش او را بهرام رادان ایفا میكند بر روی صحنه می آید و سپس صدای رودابه و حضورش بر روی صحنه كه سحردوتشاهی نقش او را بازی میكند. در همان صحنه های ابتدای نمایش و با سپری شدن یكی دو تصنیف با حضور همایون شجریان بر روی صحنه و میكروفنی كه در دست دارد مشخص میشود این ترازو هر چند با كفه سنگین تر بازیگران به اصطلاح استارش بر روی صحنه متعادل نایستاده، اما كفه موسیقی برنامه بسیار سنگین تر و باوقارتر مینماید تا آنجا كه قسمت های نمایشی در بعضی صحنه ها به زنگ تفریح در میان یك كنسرت بدل می شود و كیفیت اثر نمایشی به شلوغ كاری چند هنرجو بر روی صحنه ای عریض و طویل آن هم بدون میزانسن و تفكری درست تنزل پیدا میكند.
قسمت های مستقل موسیقی كه تنها به واسطه محدوده زمانی و مكانی نمیتوان آن را از نمایش جداكرد، به غیر از چند قطعه و تصنیف جدید و احتمالا مخصوص نمایش، به آلبوم های پیشین همایون شجریان و پورناظری ها تعلق دارد. از نه فرشته ام نه شیطان تا آرایش غلیظ و رگ خواب قطعات مختلف و به یادماندنی گروه بر روی صحنه اجرا می شود كه با تشویق های ممتد و مداوم مخاطبان همراه می شود و خود به گونه ای نمایش را به چند پرده تقسیم می كند. احتمالا سمت مشاوره ای حمید نعمت الله نیز بر اساس پر رنگ بودن موسیقی فیلم های اخیر او بر روی صحنه نمایش سی شكل گرفته است چراكه آنچه از نعمت الله با توجه به پیشینه اش انتظار می رود لااقل بیش از آن چیزی است كه از این شلختگی بر روی صحنه برداشت می شود.
متن نمایش شاید بزرگ ترین مشكل حل نشده اثر است و قطعا اثرگذار ترین آن ها برای نازل كردن بخش نمایش و متوسط كردن نمای كلی اثر با درنظرگرفتن بخش های كنسرت آن كه نقطه قوت پروژه به حساب می آید. در بخش نمایش دیالوگ ها آهنگین و وزین نیستند و در كل در شأن شخصیت های اسطوره ای نیستند كه حكیم طوس از پی قرن ها تاریخ و فرهنگ ایران زمین ساخته و پرداخته است. همچنین دراماتیزه نكردن اشعار شاهنامه از دیگر ایرادهای متن است كه یا حاصل ساده انگاری نویسنده است یا عدم تسلط او بر زبان شاهنامه و شیوه روایت فردوسی. چرا كه شاهكار حكیم طوس با همان نظم ثقیلش بسیار پركشش تر و جذاب تر از آن چیزی است كه ثمینی به نثر ساده و همه فهم درآورده و از تمام امكانات نمایشی و موسیقایی برای القا و امكان آن استفاده كرده است. از دل این متن ضعیف ناگزیر بازی های نصفه نیمه، بدون پرداخت، سطحی و سرد هم بیرون خواهند آمد.
كارگردانی اثر نیز كه حاصل تفكر و غور علی اصغر دشتی است چندان با جذبه و اثر گذار در نیامده، مگر به مدد به كارگیری هنردیجیتال و ویدئو مپ كه بر نمای كاخ سعدآباد به نمایش در می آمد كه البته نمیتوان آن را منحصر به كارگردانی دانست. مخاطبان در این اجرا شاید یكی از بهترین نمونه های استفاده از ویدیو مپ در ایران را می بینند. استفاده هنرمندانه و هوشمندانه از این تكنولوژی یكی از نقاط قوت كار تازه پورناظری و شجریان بود كه قطعا در آینده تاثیر بسزایی در استفاده و بهره گیری از این هنر در كشور خواهد داشت.
یكی از نكات قابل بیان این اجرا حضور مدام سهراب پورناظری روی صحنه نمایش بود. حضوری كه نه مشخص می شود حدیث نفس سیمرغ است و ندای حقانی او و نه پیداست صرفا قسمت شو و ویترین كار است برای جلوه یافتن بیشتر ستاره جوان این روزهای موسیقی ایران بر صحنه؛ آن هم با در نظر گرفتن آن حركات نمایشی در هنگام نوازندگی. شاید بر همین اساس هم بتوان نتیجه گرفت آن چه از سیمرغ و ندای او از زبان زال در نمایش می شنویم، تنها توجیهی است برای حضور نوازنده در صحنه و بس. حضور نوازنده حتی بیشتر به چشم می آمد تا بهرام رادانی كه بیشتر زمان نمایش را بر گیسوان رودابه آویزان مانده بود و بی هدف دست و پا میزد؛ بی آنكه معنایی استعاری یا فرمی هنری از پس این میزانسن نمود كند.
اما حضور همایون شجریان در صحنه خوش فكر تر مینماید. او ثانیه هایی پیش از اجرای تصنیف به گوشه یا مركز صحنه می آید و بی آلایش و نمایش آنچه باید را در قله احساس و تسلط بر تكنیك میخواند و می رود و نمایش و صحنه و بازیگر و متن را در یك آواز درهم میتند تا مخاطب مبهوت او بماند تا اجرای تصنیف بعدی... در این میان باید به صدای سنتور شنیدنی مهیار طریحی با آن سونوریته شفاف وزلالش نیز اشاره كرد؛ نوازنده ای كه بی تردید در آینده، موسیقی ایران نام او را بیشتر تكرار خواهد كرد. آرین كشیشی نوازنده گیتار الكتریك و بیس نیز با استفاده هوشمندانه از سازش در این اجرا نشان داد كه یكی از بهترین ها در رسته نوازندگان این ساز است.
نكته ای كه باید در پایان به آن اشاره كرد، مساله اصلی مزیت این اثر تقریبا نمایشی با یك كنسرت مستقل است. همراهی نمایش با موسیقی و امكانات موسیقی كه همه برای نمایش فراهم آمده، چه ارزش افزوده ای به تئاتر و آن دیگری بر موسیقی صحنه دارد؟ آنچه مجموع كنسرت نمایش سی در برداشت معمولی تر از آن بود كه بتوان آن را اتفاقی در هنر معاصر نامید، چه از بعد نمایشی آن و چه بعد موسیقایی.
«سی» علی رغم قوت هایش در بخش موسیقی، با آنكه از بعد نمایشی حداقل اثر قابل توجهی نیست اما چیزی از ارزش های هنری و تجاری تك تك هنرمندانش كم نمیكند. شایدحضور كوتاه و گیرای همایون موسیقی ایران روی صحنه «سی»، مخاطب را علی رغم تمام ضعف ها هم به آسانی مجاب كند تا به تماشای این اثر بنشیند.
انتهای پیام/